اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
رئیس یک زندان، زندانیان را برای ارتکاب جرائمی خاص به کار میگیرد. هدف از این جرائم، پرده برداشتن از فساد و بیعدالتی است که در نهایت منجر به یک دیدار غیرمنتظره برای خود رئیس زندان میشود.
نوجوانی متوجه میشود شبی که خواهرش ناپدید شد، او "بازی آسانسور" را انجام داده است. دیل با نادیده گرفتن بسیاری از هشدارهای آنلاین، تصمیم میگیرد او را دنبال کند و پیدا کند. اما...
زد و ادیسون، پس از گذراندن سال اول دانشگاه، در طول یک سفر تابستانی جادهای، با دو دنیای متخاصم سانیساید و شیدساید مواجه میشوند. در این سفر، آنها همچنین با دو گروه تازه از هیولاها آشنا میشوند.
در یک برنامه تلویزیونی محبوب دهه هفتاد میلادی، زنی جوان به نام شرل بردشو، مردی جذاب به نام رودنی آلکالا را به عنوان همسر آینده خود انتخاب میکند. اما او از این واقعیت بیخبر است که آلکالا در واقع یک قاتل سریالی خطرناک است.
لسیا، دختر نوجوانی، توسط مردی به ویلایی مخفی برده میشود که پدر فراریاش و همراهانش در آن پنهان شدهاند. در این ویلای مخفی، جنگی در میگیرد که مرگ و تعقیب و گریزی را به دنبال دارد. در جریان این اتفاقات پرهیجان، پیوند عاطفی لسیا با پدرش تقویت میشود.
پری، که مدیریت یک فروشگاه تشک را بر عهده دارد، نقشهای جسورانه برای جلب توجه دختری که به او علاقهمند است، طراحی میکند. اما این تلاشها زمانی به بیراهه میروند که صحنهسازی ربودن برادر آن دختر، ابعادی فراتر از تصور او پیدا میکند.
انتقامجویان حتی تو بدترین موقعیتهای کیهانی همیشه یه جورایی پرچم امید دستشون بود، کسایی که میتونستن کل روز مبارزه کنن و کیف کنن. ولی تاندربولتسها؟ اونا کلاً یه چیز دیگهن! این فیلم جدید مارول یه تیم عجیب و غریب رو جمع کرده، نه قهرمانای خوشرنگ و لعاب، بلکه یه سری آدم غرغرو و ناسازگار. یلنا بلووا، قاتل بیوهی سیاه که طعنههاش باحاله، باکی بارنز، سایبورگ روس که قبلاً مامور مخفی بود، جان واکر که کاپیتان آمریکا رو ضایع کرده، گوست که دشمن تغییرشکلدهندهست، رد گاردین، سرباز قدیمی شوروی، تسکمستر که هر حرکتی رو میتونه کپی کنه و یه شخصیت مرموز به اسم «باب». باور کن، اینا اصلاً تیمی نیستن که بخوای واسه نجات دنیا روشون حساب کنی!
در غرب تگزاس، پسری که خواهرش توسط یک قاتل بیرحم به نام بیل گلوی ربوده شده، یک شکارچی جایزه بگیر سرسخت به نام رجینالد جونز را استخدام میکند تا رهبری گروهی از افراد طرد شده را برعهده بگیرد و به دنبال دختر گمشدهشان بگردند.
در یک روستای دورافتاده در جزیره کارپاتیا، یک دختر خجالتی طوری بزرگ میشود که از یک گونه جانوری گریزان به نام "اوچی" بترسد. اما وقتی او متوجه میشود که یک بچه "اوچی" زخمی جا مانده است، برای برگرداندن او به خانهاش فرار میکند و راهی یک سفر میشود.
یک کارمند سیا که در رمزگشایی خبره است، با تهدید به افشای اسرار سازمان، آنها را وادار میکند تا به او آموزشهای نظامی بدهند. هدف او، یافتن و نابودی گروهی تروریستی است که همسرش را به قتل رساندهاند.
پسر کوچکی، بعد از اینکه مادربزرگش یک داستان اسطورهای برایش تعریف میکند، با رویدادی ترسناک مواجه میشود. اما آنچه او نمیداند این است که حقیقت دیگری پشت این ماجراها نهفته است.
در دهه 1880 میلادی، در ایالت وایومینگ، پسری که پس از درگذشت پدر و مادرش مسئولیت نگهداری از خود و برادر کوچکترش را بر عهده داشت، پس از آنکه به جرم کشتن تصادفی یک دامدار بومی به چوبه دار محکوم شد، به همراه پدربزرگش که مدتها از او دور بوده، میگریزد.
زنی در سیارهای دورافتاده از خواب برمیخیزد و متوجه میشود که تمامی خدمه ایستگاه فضاییاش به شکلی بیرحمانه به قتل رسیدهاند. جستوجوی او برای یافتن علت این حادثه، مجموعهای هولناک از اتفاقات را رقم میزند.
کرگ، پدری که در حومه شهر زندگی میکند، به شدت شیفته همسایه جدید و بسیار کاریزماتیکش میشود. کوششهای او برای یافتن یک دوست مرد در این سن و سال، به گونهای پیش میرود که خطر نابودی زندگی هر دویشان را در پی دارد.