«جورج بنکس» (مارتين)، توليد کننده ي کفش هاي ورزشي، در ميانه ي ريخت و پاش هاي يک مهماني عروسي، روزهايي را به ياد مي آورد که به ازدواج تنها دخترش، «آني» (ويليامز) منجر شد...
داستان فيلم در سال ۱۸۸۸ می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمين هايشان رانده شده اند و در اين دوران چرای حيوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوين کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نيستند و گذشته ای تيره و تار دارند. باس يک گله دار سرسخت است که آسيب پذيری درونش را پنهان می کند و آرزوی يک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگويش نيز هست...
ارین گرول معلم جوانی است که در سال ۱۹۹۲ و همزمان با شورشهای نژادی در شهر لس آنجلس ، برای تدریس وارد مدرسه ای می شود که فضای کلاسهای آن به چند گروه نژادی تقسیم شده است . رابطه بین شاگردان مختلف کلاس متشنج است اما ارین تصمیم می گیرد ذهنیت بچه ها را نصبت به تنفر نژادی روش کند …
در سال ۱۴۰پس از میلاد مسیح بیست سال است که لژیون نهم امپراطوری رم در کوهستان های اسکاتلند بدون هیچ اثری ناپدید شده و اکنون فرمانده ی جوان سپاه رم با نام مارکوس آکویلا از سوی امپراطوری مامور شده تا معمای این رخداد و سرنوشت فرمانده ی لژیون که پدرش بوده را گره گشایی کند.او به همراه برده ای انگلیسی به نام اسکا روانه ارتفاعات کالدونیای اسکاتلند می شود تا در آنجا نشان لژیون نهم و همچنین پدرش را پیدا کند اما این سفر طولانی و خطرناک خواهد بود…
جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
«کريستي براون» در دوران کودکي به دليل فلج مغزي به شدت عقب افتاده شده است اما در جواني «کريستي»نشان مي دهد که با وجود جسم عليلش، انساني خونگرم و شوخ طبع است، هوش فوق العاده اي هم دارد و مي تواند به کمک پاي چپش - تنها عضوي که در کنترلش است - آثار هنري قابل تحسين و اشعار و رمان هاي پر فروش خلق کند...
افغانستان پيش از اشغال توسط روس ها. دو پسربچه، «امير» و «حسن»، بدون توجه به اختلاف طبقاتي که دارند، دوستان صميمي هستند. در حالي که «بابا»، پدر امير از بابت اين رفاقت چندان رضايت ندارد. وقتي «حسن» مورد اذيت و آزار قلدرهاي محله قرار مي گيرد، «امير» هيچ کمکي به او نمي کند. اما بيست سال بعد که طالبان قدرت را به دست گرفته اند، «امير» براي اداي دينش به «حسن» به افغانستان باز مي گردد...
«جان کلاین» (گیر)، خبرنگاری است خوش آتیه که به واسطه ی مرگ همسر محبوبش، «مری» (مسینگ) در تصادف اتومبیل خرد و درهم شکسته است. «مری» درست پیش از تصادف تصویری تکان دهنده از موجودی شبیه شاهپرک را دیده بوده و ...
پنج سرباز فرانسوی در میدان جنگ با آلمانی ها به دلیل تلاش برای فرار از جبهه، در دادگاه نظامی محکوم به مرگ می شوند؛ به همین دلیل آنها را در مرز میان خود و آلمانها بدون هیچ تجهیزاتی رها می کنند. از طرفی ماتیلدا(توتو) نامزد یکی از انها، کشته شدن نامزدش را باور ندارد و برای یافتن او به کمک یک کاراگاه تلاش بسیاری می کند و به دنبال کسانی که درگیر این ماجرا بودند، می رود. همزمان با او نامزد یکی دیگر از آنها در حال انتقام گرفتن از عاملان این ماجرا است. اما زنده ماندن یکی از آن سربازها حقایق را آشکار می کند...
در دهه ي 1860، اين افسانه شکل مي گيرد که ساختمان «هيل هاوس» در تسخير ارواح شيطاني است. صد و سي سال بعد، «دکتر ديويد مارو» (نيسن) که به سرگذشت «هيل هاوس» علاقه مند است، سه نفر را به آن جا مي برد تا در مورد اختلال در خواب آدم ها مطالعه کنند...
«لیزبت» بعد از اثابت گلوله به سرش، در بیمارستان بستری است و باید بعد از مرخصی از آنجا، به جرم انجام ۳ قتل محاکمه شود. در همین حال «میکائل» باید بی گناهی او را اثبات کند...
دویست سال پیش شهر زیر زمینی »امبر« به عنوان پناهگاهی برای آخرین بازمانده های نژاد بشر بنا شده و حالا ژنراتوری که تأمین کننده ی روشنایی، گرما و هوا بوده در حال از کار افتادن و ذخایر آب و غذا رو به اتمام است. اما در حالی که شهردار (مورای) قادر به ارائه راه حلی نیست، دو نوجوان به نام های »دون« (تردوی) و »لینا« (رونان) برای نجات شهر وارد عمل می شوند...
«مارکيز دو مرتوي» (کلوز) و «ويکونت دو و المونت» (مالکوويچ)، اشراف زاده هايي که سابقا دل باخته ي يک ديگر بودند، اينک اوقات شان را صرف نقشه هاي اغواگرانه و تلافي جويانه مي کنند...
این فیلم داستان یک ماهی گیر به نام فرد جونز (ایوان مکگرگور) است که در کشور انگلستان زندگی می کند، دولت انگلستان به این آقا پیشنهاد می دهد که برای یاد دادن ماهیگیری و پرورش ماهی به روش صحیح به کشور یمن سفر کند اما این آقا در یمن عاشق یک دختر زیبا می شود و…
"دیوید" و "دایانا" زن و شوهر جوانی هستند که دل باخته ی یکدیگر هستند و دچار مشکلات مالی شده اند. این دو به امید به دست آوردن پولی که نیاز دارند به لاس وگاس می روند، اما به مقصود خود نمی رسند. تا این که با مرد میانسال باوقاری آشنا می شوند که نامش "جان گیج" است و ...
یک مجری تلویزیونی به نام "جوانا ابرهارت" و شوهرش، "والتر کرزبی" ، به حومه ی آرام و بی سروصدای استپفورد نقل مکان می کنند. پس از چندی "جوانا" که استپفورد را زیادی آرام و شسته رفته یافته، از رفتار مردسالانه و در عین حال، ظاهرا شاد و رضامندانه ی زنان آن جامعه ی کوچک یکه می خورد ...
"جوانا ابرهارت" به همراه خانواده خود به شهر کوچکی نقل مکان می کند اما به سرعت متوجه می شود که در پشت پرده رفتار عالی زنان شهر حقیقتی شیطانی مخفی شده است...
شهر کوچک ايست و يک در نيو انگلند. ورود جادوگري به نام «داريل وان هورن» (نيکلسن) زندگي «الکساندرا» (شر)، «جين» (ساراندون) و «ساکي» (فايفر) را دگرگون مي کند. اما آنان وقتي به روحيه ي سلطه جو و پليد جادوگر پي مي برند، با او از در مبارزه وارد مي شوند...
این داستان زندگینامهای -که آنچنان معتبر نیست- مربوط به جین آستین، پیش از مشهور شدنش و روابط عاشقانهاش با یک مرد ایرلندی است که احتمال میرود منبع الهام آستین برای خلق رمانهای مشهور آیندهاش باشد.
ساوانا، اواخر دهه ي ۱۹۲۰. «رانولف جونو» (ديمن)، گلف باز قديمي حاضر مي شود که بار ديگر به ميدان مسابقه بيايد. چند روز پيش از آغاز رقابت ها، مرد مرموزي به نام «باگرونس» (اسميت) نزد «جونو» مي آيد و پيشنهاد مي کند که چرخ حامل چوب هاي گلفش را در زمين مسابقه حمل کند. «جونو» مي پذيرد و «باگرونس» در مسابقه کمک بسياري به او مي کند...
در شبی طوفانی زندگی "دوروتی" و "پتولا" به وسیله یک مشکل مشترک به هم گره می خورد."دوروتی" در حال فرار از دست دوست پسرش است و "پتولا" هم باید همین کار را انجام دهد و...
ایتان آرزو دارد تا از شهر کوچک خود فرار کند. او با دختر عجیبی به نام دینا آشنا می شود . آنها با یکدیگر از راز تاریکی درباره خانواده هایشان، گذشته شان و شهرشان پرده بر می دارند...
«تام پاپرز» در طول عمرش رابطه اندکی با پدرش که یک جهانگرد بوده داشته است. خودش هم وقت کمی را با بچه هایش می گذراند و اکثر اوقات مشغول کارش است. یک روز پدر او برای هدیه ای غیر منتظره می فرستد: شش پنگوئن. پاپرز که از هدف پدرش از فرستادن این پنگوئن ها سر در نمی آورد، تصمیم میگیرد از شر آنها خلاص شود. اما با سر رسیدن همسر و بچههایش برای جشن گرفتن تولد پسرش، بچه ها از پنگوئن ها خوششان می آید و...
خرسی در جستجوی خانه ای برای خود، به لندن سفر می کند. اما بعد از گم شدن و تنها ماندن در ایستگاه پدینگتون ، با خانواده ی مهربان براون ، که بهشتِ موقتی را به او عرضه می کنند ، آشنا میشود و …
پدینگتون که حالا خوش و خرم در کنار خانوادهی براون یکی از اعضای معروف انجمن محلی زندگی میکند، برای خریدن کادوی تولد 100 سالگی خاله لوسیاش دست به کارهای عجیبی میزند...
بدنبال رسوایی اخلاقی رئیس جمهور آمریکا، آقای «کنراد برین» ( رابرت دنیرو) ماموریت پیدا می کند تا این مسئله را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ماست مالی کند و برای این کار به تهیه کننده فیلم های سینمایی «استنلی موتس» (داسین هافمن ) مراجعه می کند...
مرد جوانی به نام ایگ پریش پس از به قتل رسیدن نامزدش، متوجه رشد شاخهایی شیطانی روی سرش می شود؛ او سعی می کند با شرایط پیش آمده از قاتل نامزدش انتقام بگیرد که...
مارتا (الیزابت تیلر) و جرج (ریچارد برتن) زوج میانسالی هستند که زوج جوانی را نیمه شب به خانه شان دعوت می کنند. این فرصتیست دوباره تا عقده های چندین ساله آنها نمایان شود ...
«بلیس» دخترک خجالتی و گوشه گیری است که یک روز با گروهی از دختران دیگر آشنا می شود که در یک تیم اسکیت سواری نمایشی شرکت می کنند و مسابقه می دهند. او کم کم احساس می کند از اینکه همیشه و هیچ وقت در زندگی اش کار خاصی نکرده است خسته شده و اکنون میخواهد به گروه آنها بپیوندد تا در مسابقات شرکت کند…
بعد از اینکه کشتی گالیور بر اثر طوفان غرق می شود ، دریا بدن او را به ساحل لیلیپوت می برد . هنگامی که یکی از نگهبانان شهر در جنگل مشغول دیده بانی بود بدن بیهوش گالیور را در کنار ساحل می یابد و ...
سفرهای گالیوِر با عنوان کامل «سفرهایی به برخی ممالک دور افتادهٔ جهان در چهار بخش. نوشتهٔ لموئل گالیور، نخست در نقش پزشک کشتی و سپس به عنوان ناخدا» داستانی تخیلی نوشتهٔ جاناتان سویفت به زبان انگلیسی است. این فیلم نیز برگرفته از کتاب معروف به همین نام است که سفرهای چهارگانه گالیور به لیلیپوت ، برابدینگنگ ، لاپوتا و بلنیبری و سرزمین هویهنمها را به تصویر می کشد
"آقای سدریک براون که همسرش را از دست داده مجبور است تا از هفت کودک نا آرام و بسیار شلوغ خود به تنهایی مراقبت کند. او تصمیم می گیرد تا پرستاری برای نگهداری از بچه ها استخدام کند اما این کار آن طور که به نظر می رسد چندان ساده نیست. سرانجام شانس با ظاهر شدن پرستاری به نام نانی مک فی به سراغش می آید. زنی اسرار آمیز با قدرتی جادویی و تنها کسی که از پس هفت کودک شلوغ بر می آید...
آقای سدریک براون که همسرش را از دست داده مجبور است تا از هفت کودک نا آرام و بسیار شلوغ خود به تنهایی مراقبت کند. او تصمیم می گیرد تا پرستاری برای نگهداری از بچه ها استخدام کند اما این کار آن طور که به نظر می رسد چندان ساده نیست. سرانجام شانس با ظاهر شدن پرستاری به نام نانی مک فی به سراغش می آید. زنی اسرار آمیز با قدرتی جادویی و تنها کسی که از پس هفت کودک شلوغ بر می آید…
داستان درباره دختری بنام «الا» است که در هنگام تولد توسط ساحره ای بنام «لوسیندا» سحر شده و ناچار است پیوسته از هر دستوری که به او داده می شود، اطاعت کند!
«جیمز»، پسرک یتیم را می فرستد تا با خانواده ای بدجنس زندگی کند. او به درون یک هلوی بسیار بزرگ می خزد و در آن با حشراتی سخن گو دوست می شود و آنان در طی سفر با ماجراهای عجیب و غریب و پرحادثه ای رو به رو می شوند و به این ترتیب «جیمز» بر ترس های درونی خود غلبه می کند و …
ریچل یک وکیل با استعداد و موفق است که مدت هاست با دارسی دوست است و دوستان بسیار نزدیک و صمیمی برای یکدیگر به حساب می آیند تا اینکه ریچل با اتان آشنا می شود .مردی که به او علاقه مند می شود اما بعد از چند روز متوجه می شود که اتان نامزد دارسی است و حالا ریچل با مشکلات زیادی روبرو شده است.
اودسا شهر کوچکی در تگزاس است که وضعیت خوبی ندارد و از نظر اقتصادی هم در حال مرگ است. تنها چیزی که مردم این شهر را به شوق می آورد پیروزی های تیم فوتبال دبیرستان شهر می باشد...