classic ( ساخته شده توسط Rastinbadpeyma )
-
#01
7.78.972 / 100لانگ آیلند . زوج ثروتمندى به نام « مود » ( واکر ) و « آلیور » ( هامپدن ) « لارابى » ، دو پسر – « لینوس » ( بوگارت ) و « دیوید » ( هولدن ) – دارند . در املاک خانواده ، رانندهى آنان ، « توماس فئرچایلد » ( ویلیامز ) و دختر جوانش ، « سابرینا » ( هپبرن ) نیز زندگى مىکنند . « سابرینا » که به « دیوید » علاقهمند است از او بىتوجهى مىبیند و …
-
#02
7.27- / 100"آرین" (هپبرن) دختر جوانی است که با پدر کارآگاهش (شوالیه) زندگی میکند و درباره پروندههای او بسیار کنجکاو است. کنجکاوی درباره پرونده مرد ثروتمند و زنبارهای بهنام "فرانک فلاناگان" (کوثر) باعث درگیری عاطفی "آرین" با این مرد میشود...
-
#03
7.48.7- / 100ايرما، فاحـشهای در يكی از محلههای فقير پاریس است. نستور پاتو كه افسر پليس است، برای اجرای قانون به كازانووا می آيد اما به دليل بدشانسی از كار اخراج میشود. آشنايی نستور با ايرما، مسير جديدی را در زندگی هر دوی آنها میگشايد.
-
#04
8.29.398 / 100جک لمون و تونی کرتیس که دو نوازدهٔ تهی دست هستند به طور تصادفی شاهد تصفیه حساب گانگسترها و کشتار روز سن والتین هستند. آنها برای فرار از دست گانگسترها لباس زنانه میپوشند و خود را جای ۲ نوازندهٔ ساکسیفون و بیس جا میزنند و در این راه هر دوی آنها عاشق مرلین مونرو که یکی از نوازندگان این گروه است میشوند و رقابت جالبی بینشان شکل میگیرد.
-
#05
7.98.8- / 100"هیلدی جانسون" که از "والتر برنز" جدا شده به دفترش می رود تا به او بگویید که با شخص دیگری نامزد کرده و روز بعد ازدواج می کنند، اما "والتر" اجازه نمی دهد این اتفاق بیافتد و...
-
#06
7.28.4- / 100دو دوست ، یکى با موهاى خرمایى ، « دوروتى » ( راسل ) و دیگرى بلوند ، « لورلاى » ( مونرو ) ، در دو مسیر کاملا متفاوت سرنوشت خویش را مىجویند …
-
#07
7.89.2- / 100هری مورگان و دوست الکلی خود "ادی" در جزیره "مارتینی" گروهی هستند که به مردم قایق اجاره می دهند. اما از زمان وقوع جنگ جهانی دوم کار و بار آنها رونق ندارد. "هری" قصد دارد تا به یک رهبر گروه مقاومت فرانسوی و همسر او کمک کند تا بطور مخفیانه به جزیره وارد شوند ...
-
#08
88.993 / 100کلانتر شهری کوچک و مرزی پسر مالک بزرگی را به جرم قتل بازداشت می کند، او مجبور است تا رسیدن سواره نظام متهم را در کلانتری شهر زندانی کند اما برادر و افراد مالک قصد دارند متهم را فراری دهند و به این منظور به شهر می آیند...
-
#09
7.27.5- / 100گروهی متشکل از چند مرد حیوانات را در آفریقا به دام انداخته و به باغ وحشها می فروشند.اما آیا با پیدا شدن عکاسی زن آنها راه خود را تغییر خواهند داد؟
-
#10
7.77- / 100از سری ماجراهای سه کله پوک.
-
#11
7.5174 / 100بر روی یک کشتی در اقیانوس اطلس،"برادران مارکس" بازهم کارهای مضحک خود را تکرار کرده و تقریبا همه کسانی که در اطرافشان هستند را آزار می دهند...
-
#12
8.69.389 / 100«جورج بیلی» که در روز کریسمس قصد خودکشی دارد، توسط یک فرشته نجات داده میشود و آن فرشته به او نشان میدهد كه زندگی اطرافیانش بدون وجود بیلی چقدر بی رمق و یكنواخت میشده است. این طوری است كه در همان روز و شب كریسمس، جورج كه بواسطه مشكلات مالی حاصل از ورشكستگی به فكر خودكشی افتاده است، باردیگر به انسانها دل میبندد و به زندگی بر میگردد...
-
#13
8.18.787 / 100«الن» ( کلبر )، دختر نازپرورده ى میلیونرى به نام «الکساندر اندروز» ( کانولى )، از ازدواج ناخواسته اى که پدرش براى او ترتیب داده میگریزد. خبرنگار کارکشته اى به نام «پیتر وارن» ( گیبل ) سر راه الن قرار میگیرد و این دو در فرار از میامى به نیویورک همراه میشوند...
-
#14
7.98- / 100« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...
-
#15
8.18.673 / 100گروهى از سیاستمداران نابکار ، روستایى ساده لوحى به نام « جفرسن اسمیت » ( استوارت ) را انتخاب میکنند تا جاى سناتورى را که به تازگى درگذشته است بگیرد...
-
#16
8.18.396 / 100« آلفرد كراليك » ( استوارت ) كه در يك مغازهى فروش كالاهاى چرمى در بوداپست كار مىكند ، با دختر رؤياهايش كه هرگز او را ملاقات نكرده است ، مكاتبات لطيف و شاعرانهاى دارد ، غافل از آن كه اين دختر ، « كلارانوواك » ( سولاون ) كارمند تازه استخدام شدهى همان مغازه است...
-
#17
8.59.299 / 100« چارلى » ولگرد کوچولو؛ جان میلیونرى ( مایرز ) را که از نوشخوارى سر از پا نمیشناسد نجات میدهد. مرد میلیونر هم سخت به او محبت میکند؛ اما پس از هشیارى، « چارلى » را بجا نمی آورد و از خود میراند. این ماجرا تکرار مىشود و « چارلى » در این بین به دختر گل فروش نابینایى ( چریل ) دل میبندد...
-
#18
7.610- / 100روز پرداخت حقوق کارگران فرا رسیده است . چارلی با پول دریافتی , دور از چشم همسرش , برای تفریح بیرون می رود و درگیر ماجراهایی می شود . او همین روزها دلباخته دختر رئیس خود نیز شده است ...
-
#19
8.48.8- / 100در سالهاى جنگ جهانى اول در کشور تومانیا ، سربازى به نام « چارلى » ( چاپلین ) بر اثر سانحه ى سقوط هواپیما حافظه اش را از دست میدهد. او وقتى چشم باز میکند خود را در یک آسایشگاه روانى مییابد و پس از مدتى که طى آن حاکمیت کشور به دست دیکتاتورى به نام « هینکل » ( چاپلین ) افتاده ، از آن جا مرخص میشود و به …
-
#20
8.39- / 100«چارلى» ( چاپلین )، شیشه بر دوره گرد، با پسربچه اى ( کوگان ) که مادرش او را رها کرده زندگى میکند. پسر بچه، شیشه ى پنجره هاى خانه ها و مغازه هاى مردم را با پرتاب سنگ میشکند و براى ناپدرى خود کار جور میکند.
-
#21
8.59.496 / 100در آخرین فیلم صامت چاپلین، او در مقابل جامعه ی مدرن، عصر ماشین ها و پیشرفت بر می خیزد. در ابتدا او را می بینیم که دیوانه وار تلاش می کند تا با خط تولید سفت کردن پیچ و مهره ها همراه شود. او برای آزمایش با یک دستگاه تغذیه ی اتوماتیک انتخاب شده است اما اتفاقات ناگواری که پیش می آید باعث می شود تا رئیسش تصور کند که او دیوانه شده است و چارلی به یک بیمارستان روانی منتقل می شود...
-
#22
1957 | زمان 101 دقیقه | کمدی6.510- / 100"جری لوئیس" جوان "نازک نارنجی" است که همیشه نفر آخر بوده است، وارد نیروی پلیس شده و گندکاری های بسیاری را به وجود می آورد ...
-
#23
6-- / 100یک هنرمند فرصتی برای رفتن به پاریس دارد و می خواهد نامزد خود را همراه کند. با این حال ، او یک روانپزشک است که در حال حاضر سه بیمار زن دارد که مردها را دوست ندارند. بنابراین ، او خود را به عنوان سه مرد مختلف راهنمایی می کند تا اعتماد آنها را بسنجد و امیدوارم آنها را درمان کند تا نامزدش بتواند با او همراه شود...
-
#24
6.4-- / 100مورتی به عنوان جاسوس یایدبداند پولهایش صرف چه کارهایی می شود.او برای آقای اسنیک"کار کرده و در قسمت پست مشغول به کار می شود تا به همه چیز دسترسی داشته باشد...
-
#25
8.38.298 / 100راجر تورنهیل ( گرانت ) مدیر تبلیغاتى موفق اما خودخواه، روزى با مأمورى مخفى به نام » جرج کاپلان « اشتباه گرفته مىشود. اشتباهى که منجر به کشانده شدنش به دنیایى از مخاطرات و دسیسه ها مىشود…
-
#26
7.48.5- / 100جان رابى » دزد حرفه اى سابقه دار امریکایى ، پس از خدمت قهرمانانه در نهضت مقاومت فرانسه ، دوران بازنشستگی اش را در « کوت دازور » می گذراند و به « گربه » مشهور شهرت دارد.
-
#27
7.1674 / 100در جنگلى در يكى از دهكده هاى انگلستان ، جسد « هرى » كشف میشود . همسرش ، « جنيفر » ( مك لين ) ، يك دريانورد پير ( گوئن ) ، يك پيردختر ( نتويك ) و يك نقاش ( فورسايت ) به نوبت جسد را مىبينند و هر كدام فكر مىكنند خودشان قاتل هستند ...
-
#28
7.79.3- / 100« شان تورنتن » ( وين ) مشتزن امريكايى ايرلندى تبار به دهكده ى زادگاهش در ايرلند باز مى گردد تا گذشته اش را ( مرگ رقيبش بر اثر ضربات او ، در يك مسابقه ) فراموش كند . او خيلى زود با « مرى كيت » ( اوهارا ) ازدواج مى كند ، اما طبق سنت ، ازدواج اين دختر تا پيش از دريافت جهيزيه اش كه برادرش ( مك لاگلن ) از دادن آن امتناع مى كند رسميت نمى يابد ...
-
#29
7.5851 / 100سه نفر در جزیره در خانه یک تاجر مهربان مخفی می شوند و با کمک به او و خانواده اش از چندین بحران ، نجات پیدا می کنند و...
-
#30
7.9796 / 100« تريسى » ( هپبرن ) ، زنى از خود راضى از طبقه ى اعيان ، در آستانه ى ازدواج دوم خود با مردى ابله اما ثروتمند ( هوارد ) است. با ورود « دكستر » ( گرانت ) ، همسر اول او ، و « مايك » ( استوارت ) ، خبرنگارى جنجالى ، ماجرا پيچيده مى شود...
-
#31
7.87.593 / 100«روفوس ت. فایرفلاى» ( گروچو ) در مقام دیکتاتور کشور «فریدونیا» قرار میگیرد، چون این تنها شرط «خانم تیزدیل» دومونت، بیوه ى میلیاردر براى اعطاى کمک مالى به اقتصاد بحرانى کشور است. «فایر فلاى» با توهین به «ترنتینو» کلهرن سفیر دسیسه چین کشور همسایه، «سیلوانیا»، باعث آغاز جنگ بین دو کشور میشود.
-
#32
88.478 / 100« شاهزاده خانم آن » (هپبورن) که براى تعطیلات به رم سفر کرده است از زندگى مبادى آداب و خشک دربارى خسته شده است . او شبى به تنهایى در شهر به گردش می رود و با خبرنگارى امریکایى به نام « جو » (پک) آشنا میشود و …
-
#33
7.99.7- / 100"جیمی شنون" در آستانه ورشکستگی قرار دارد اما وکیل پدربزرگش اعلام می کند ارثیه ای هفت میلیون دلاری برای او به جای گذاشته است. برای بدست آوردن پول او باید تا 7 عصر بیست و هفتمین تولدش ازدواج کند...
-
#34
8.39.294 / 100باكستر « ( لمون )، كارمند دون پايه ى يك شركت بزرگ بيمه در نيويورك است. او آرام آرام، در مى يابد كه اگر كليد آپارتمانش را در اختيار بعضى از رؤسا، براى رابطه هاى مخفى با محبوبه هاى شان بگذارد در كارش ترقى خواهد كرد. تا اين كه خودش به طعمه ى رئيس بزرگ دل مى بازد.