4 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
نيويورک، سال 1959. «ليو بلوم» حسابرس (برادريک)، «ماکس بيالي استاک» (لين) تهيه کننده ي مفلس نمايش هاي برودوي را مجاب مي کند که با يک نمايش ناموفق بيش از يک نمايش موفق مي توان پول در آورد: حاميان مالي در اين جا نخواهند پرسيد که سرمايه هاي شان کجا رفته است. اما نمايش موزيکالي که انتخاب مي کنند و فروش نکردنش تضمين شده، موفق از آب در مي آيد...
"بابانوئل" در حقیقت شیطانی است که در شرط بندی با یک فرشته شکست خورده و مجبور است اسباب بازی و شادی به کودکان هدیه بدهد. اما وقتی مدت شرط به پایان می رسد، او به راههای شیطانی خود بازمی گردد....…
این فیلم داستان آشنایی و ارتباط الیور و امیلی است که هردو برای اولین بار همدیگر را در یک پرواز از کالیفرنیا به نیویورک ملاقات می کنند. در این زمان هردو دانشجوی کالج هستند. آنها در طول پرواز با هم صحبت میکنند و شیفته یکدیگر می شوند …
اودسا شهر کوچکی در تگزاس است که وضعیت خوبی ندارد و از نظر اقتصادی هم در حال مرگ است. تنها چیزی که مردم این شهر را به شوق می آورد پیروزی های تیم فوتبال دبیرستان شهر می باشد...
یکی از شهرهای کوچک آلاسکا که در آن به مدت ۳۰ روز از نور خورشید خبری نیست، مورد حمله عدهای از خون آشامها قرار می گیرد که بطرز وحشتناکی تشنه خون هستند.
یک پدر که مشکلات روانی دارد بعد از اینکه از موسسه روانی خارج میشود تلاش میکند که دخترش را متقاعد کند که جایی در حومه شهر یک بسته طلای اسپانیایی دفن شده است که...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
داستان در مورد دو خواهر، پدرشان، و نامادری آن ها است. این دو خواهر که هر کدام راه خود را در زندگی می روند، «رز» (کالت) و «مگی» (دیاز) نام دارند. خواهر بزرگتر، رز، یک وکیل است که به تنهایی زندگی می کند و یک کمد پر از کفش دارد. خواهر کوچکتر، مگی، دختری جذاب، بی مسئولیت، و خودخواه است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
«اليزابت شورت» (کرشنر) بازيگر تازه کاري بود که در هاليوود دهه ي 1940 تقلا مي کرد اسم و رسمي به هم بزند اما در نهايت سرنوشت تلخ و غم انگيزش بر هر آن چه در مدت کوتاه زندگي حرفه اي اش بدان دست يافته بود، سايه انداخت...
سرباز «جو بائرز» که از لحاظ هوش یک آمریکایی سطح میانی به حساب می آيد، توسط دولت برگزیده میشود تا در یک آزمایش فوق سری نقش موش آزمایشگاهی را بازی کند. او به ۵۰۰ سال در آینده فرستاده می شود و در میابد که در آنجا جامعه انسان ها بقدری کودن و کند ذهن شده اند که جو باهوش ترین انسان به حساب می آید...
عکاس مد سي و هفت ساله اي به نام «رافي» (تورمن) که تازه از شوهرش جدا شده مرتب در جلسات روان درماني «دکتر ليزا متسگر» (استريپ) شرکت مي کند. او با مرد جوان بيست و سه ساله اي به نام «ديويد» (گرين برگ) آشنا مي شود و با توصيه هاي «ليزا» رابطه اي صميمانه با او برقرار مي کند. اما بعد روشن مي شود «ليزا» مادر «ديويد» است و از رابطه ي پسرش با «رافي» چندان رضايتي ندارد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 35 جایزه و نامزد دریافت 68 جایزه دیگر.
«جاستين کوئيل» (رالف فاینس) يک ديپلمات بریتانیایی است که در کنيا کار می کند. به زودی مشخص می شود «تسا» (راشل وایز) همسر جوان جاستین، طی حادثه ای در بزرگراه کشته می شود. به جاستین می گویند که همسرش در جريان حمله سارقين در يک بزرگراه بقتل رسيده است. اما جاستين دليل مذکور را نمی پذيرد چرا که احتمال می دهد همسرش بخاطر فعاليتهایي که عليه يک شرکت دارو سازی انجام داده کشته شده است...
بن موفق میشود از طریق سرمایه گذاری در یک شرکت خصوصی ماده ردیابی جهت ردیابی کودکان، اختراع کند. این کشف میتواند برای هر شرکتی در بورس، ارزش فوق العادهای داشته باشد. از این رو وینسنت که به دنبال افراد شاخص است از جانب یک شرکت ورشکسته با گرفتن پول میخواهد بن را به آنجا بفرستد. اما بن که شخصی متعهد است زیر بار نمیرود. وینسنت دست به هر کاری میزند تا او را راضی کند حتی خانواده بن را تهدید میکند و …
«دن مورفین» که مدیر یک مجله ورزشی پرتیراژ است ناگهان مطلع می شود مجله از سوی کمپانی «تدی کی» که یک غول رسانه ای است خریداری شده است. کارتر که جوان ۲۶ ساله و تازه بدوران رسیده ای است از سوی کمپانی بعنوان مدیر جدید مجله انتخاب می شود. اما ...
نيويورک، زمان حال. «ديويد کالاوي» روان کاو (دنيرو)، پس از خودکشي همسرش، هم راه با دخترش، «اميلي» (فانينگ) به شمال نيويورک مي رود. «اميلي» يک دوست خيالي براي خودش ساخته به نام «چارلي» که به شدت تحت تأثير نفوذ شيطاني او قرار دارد…
انیمیشن اینگونه آغاز می شود که "تد" متصدی موزه بلومزبری، توسط صاحب موزه به ماموریتی فرستاده می شود تا مجسمه ای گمشده به اسم زاگاوا را پیدا کند و بدین گونه موزه را از ورشکست شدن نجات بدهد...
سانتیاگو مونز مثل میلیون ها نفر از سراسر جهان او هم می خواهد یک فوتبالیست حرفه ای شود و در رئال مادرید بازی کند . او حالا در محله باریوس در لس آنجلس زندگی می کند . او فکر می کند که افکارش فقط یک رویا است، اما یک روز در تست باشگاه نیوکاسل قبول می شود و …