یک تیم باستان‌شناسی آمریکایی، با کشف یک مقبره‌ی باستانی زیر مقبره‌ی امپراتور روم، یک خدای شیطانی را بیدار می‌کنند و در نتیجه، اعضای تیم مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند.
داستان در مورد سینتیا، رقصنده‌ای است که در یک куроرت لوکس در جنوب فرانسه زندگی میکند. او به طور اتفاقی با یک زوج مرموز آشنا می‌شود که یکی از آن‌ها موجودی فرازمینی است و دیگری برده او. این آشنایی منجر به یک رابطه عجیب و غریب می‌شود.
فیلم "مردی که پنجشنبه بود" بر اساس رمانی با همین نام ساخته شده است. این فیلم یک تریلر مهیج است که هم جنبه‌های فلسفی و متافیزیکی دارد و هم به موضوعات روانشناسی و ماوراء طبیعی می‌پردازد.
آریا، دختر ۹ ساله‌ای که در رم زندگی میکند، در خانواده‌ای پرتنش و بی‌تفاوت بزرگ می‌شود. والدین خودخواه او به جای رسیدگی به نیازهای او، درگیر مشکلات زناشویی و مشغله‌های کاری خود هستند. آریا با وجود موفقیت تحصیلی، از کمبود محبت و توجه رنج می‌برد.
در اوایل قرن شانزدهم، راهب آلمانی آرمانگرا، مارتین لوتر، که از ماتریالیسم در کلیسای کاتولیک منزجر شده بود، گفت وگویی را آغاز کرد که منجر به اصلاحات پروتستانی شد....
جنوب فرانسه، سال 1832. «آنجلو پاردی» (مارتینز)، مبارز ایتالیایی، به فرانسه می رود تا برای هم قطارانش که در جبهه ی مبارزه بر ضد اتریشی های اشغال گر می جنگند، اسلحه تهیه کند. او در جریان انتقال این سلاح ها به ایتالیا، با «پولین» (بینوش) برخورد می کند؛ زنی آریستوکرات که در پی همسرش می گردد...
"تیتا دی گیرولما" ظاهرا زندگی عادی و خسته کننده ای دارد . او در هتلی در سوئیس از وقتی ده ساله بوده زندگی میکند و روزهایش را منتظر کسی hست که ما نمی شناسیم .او همه را نادیده میگیرد و در واقع هیج احساسی ندارد . اما روزی او تصمیم میگیرد قوانین خود را تغییر دهد و تصمیم میگیرد به گارسون هتل"سوفا" رابطه برقرار کند ...
کارآگاه پیر نیمانس (ژان رنو) که به دنبال ظاهر شدن یک جسد مرده به یک صومعه فرانسوی کشیده می شود، متوجه می شود که در حال تحقیق در مورد چیزی است که به نظر می رسد یک قتل رادیکال فرقه ای است که بر اساس قسمت های مبهم کتاب مقدس است...
یک کارمند معمولی یک فاحشه زرق و برق دار را برای یک شب استخدام می کند. وقتی آن شب تمام شد ، او نمی خواهد او را رها کند. او موافقت می کند که با او بماند ، اما رئیسش او را می خواهد...
پدری که به تازگی همسرش را از دست داده و پنج فرزند دارد، احساس غرق شدن میکند وقتی مجبور می‌شود هم نقش پدر و هم نقش مادر را برای بچه‌هایی بازی کند که مدت‌ها بود، اگر نگوییم هیچ، علاقه چندانی به زندگی آن‌ها نشان نداده بود.
کارلا، دختری جوان و اهل ونیز، برای پیدا کردن خانه‌ای در لندن، آپارتمانی رو به رودخانه تیمز اجاره میکند و در آنجا با مویرا، یک مشاور املاک ، آشنا می‌شود.
