خدیجه 58 ساله پس از یک روز طولانی در محل کار، شب دیروقت در مترو به خواب می رود. هنگامی که در ایستگاه پایانی از خواب بیدار می شود، چاره ای جز ادامه راه خود به سمت خانه ندارد. این سفر شبانه او را وادار می کند که از ساکنان دیگر شب کمک بخواهد و ...
در سال ۱۸۷۰ که مهاجران آمریکایی باعث قتل خانوادهی یک رهبر باند بد نام می گردند و مردم نیز به او خیانت کرده و ناجوانمردانه او را طرد می کنند، وی مجبور می شود به تنهایی به شکار قانون شکنان بپردازد...
اوا، رقصنده ای است که اکنون روی ویلچر می نشیند و قادر به راه رفتن نیست. هنگامی که دوستش سوفی قبل از کریسمس یک تقویم قدیمی چوبی عتیقه را به او می دهد، متوجه می شود که هر پنجره حاوی یک شگفتی است که در زندگی واقعی عواقبی را برایش ایجاد می کند...
در حین غواصی در یک دریاچه دورافتاده فرانسه، دو یوتیوبر که در ویدیوهای اکتشاف زیر آب تخصص دارند، خانه ای غوطه ور در آب های عمیق را کشف می کنند. وقتی متوجه میشوند خانه محل جنایات وحشیانه است، غواصی آنها به یک کابوس تبدیل میشود...
عاقبت سریال کالت الکساندر آستیه در پرده بزرگ، نسخهای بینظیر از افسانه شوالیههای میز گرد. پادشاه آرتور که در رم پنهان شده است، برای مقابله با ارتش دوست سابقش لانسلوت، برنامه بازگشت خود را دارد...
ایو، دکتر مرموزیاست که سعی دارد سر از راز کتاب بینشِ دکتر آنموث در آورد و به دنبال جوابی برای مسئله غیرقابل حل خودش میگرد. استلن واردزندگی او میشود و مجبور میشود...
نیکلاس در شهری ساحلی زندگی میکند که تنها ساکنان آنجا زن ها و پسرها می باشند. او در یک بیمارستان تحت درمان است. نیکلاس حس میکند همه به او دروغ می گویند، تا اینکه سرانجام با کمک یک پرستار جوان او متوجه راز مخوفی در زنان آنجا و کاری که شب ها انجام می دهند، می شود...
“وینسنت” سربازی که دچار مشکلات روانی است ، برای محافظت از فرزند و همسر یک تاجر ثروتمند استخدام می شود. اما بر خلاف آرامش ظاهری منطقه مریلند ، او تهدیدی خارجی را احساس می کند و…
داستان در مورد فردی است که برای تغییر زندگی خود به یک متل می رود که توسط یک مادر تنها و دخترش اداره می شود، اما طولی نمی کشد که آرامش در این مکان از بین می رود و ...
سزار یکی از شهرهای لاتین دستور داد فرزندان خواهرزاده اش، یعنی رموس و رمولوس را به رودخانهٔ تیبر افکنند. زیرا از این می ترسید که این دو چون بزرگ شوند، وی را از تخت به زیر آورند. کودکان در نقطهٔ کم آبی از رودخانه فروافتادند و ماده گرگی آنها را نجات داد. گرگ با شیر خود ایشان را سیر میکرد تا زنده بمانند. سپس چوپانی آن دو کودک را یافت و به خانه بُرد و بزرگشان نمود. برادران که بزرگ شدند، هر دو رویای ایجاد بزرگترین تمدنی که بشر به خود دیده را داشتند اما به جان یکدیگر افتادند و...