5 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 30 جایزه دیگر.
دزنی به همراه دخترش مغازه شکلات فروشی جالبی را در یک دهکده فرانسوی بسیار سنتی افتتاح می کنند. افکار و روش زندگی این زن مخالف با ارزش های رایج و مرسوم در زندگی مردم این دهکده است.نفوذ و محبوبیت صاحب شکلات فروش ( با بازی جولیت بینش) در بین مردم باعث بروز تضادهای جالبی می شود و این تضادها نهایتا باعث دشمنی عمیق شهردار پرنفوذ دهکده با شکلات فروش می شود.هر چند همین لرد خشک و متحجر نهایتا چاره ای جز تسلیم ندارد....
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 35 جایزه و نامزد دریافت 47 جایزه دیگر.
داستان واقعی این فیلم در مورد «ارنستو گهوارا» دانشجوی پزشکی و «آلبرتو گرانادو» دانشجوی شیمی است که موتورسیکلت زهوار دررفتهای میخرند و به جاده میزنند تا کشورهای آمریکای لاتین را درنوردند...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 39 جایزه دیگر.
فیلم در سال ۱۹۱۹ و به صورت سیاه و سفید آغاز می شود. بخشی از اموال اپرای پاریس به حراج گذارده شده و از جمله شرکت کنندگان در این حراج، مردی سالخورده است که با عنوان ویکونت رائول دو شانی معرفی می شود. اولین مورد حراجی عروسک میمونی است که سنج می زند و ویکونت آن را می خرد. پس از آن نوبت به حراج چلچراغ عظیم اپرای پاریس می رسد که با پرده ای پوشانده شده است. برای نمایش آن پرده را کنار کشیده و چلچراغ را به بالا می کشند. با بالارفتن چلچراغ زمان به عقب و ۱۸۷۰ یعنی دوران رونق سالن اپرای پاریس برمی گردد و فیلم رنگی می شود و …
استرالیا، دهه ی ۱۸۸۰٫ «برادران برنز» به دلیل جنایت و اذیت و آزار مردم از دست قانون فراری هستند. تا این که دو تن از برادرها به نام های «چارلی» (پیرس) و «میکی» (ویلسن) دستگیر می شوند. پلیس بریتانیایی، «سروان استنلی» (وینستون) به «چارلی» پیشنهاد می کند که اگر بتواند برادر سوم، «آرتور» (هیوستن)، را بیابد و بکشد، حاضر است «چارلی» و «میکی» را از مجازات برهاند و
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 21 جایزه دیگر.
هلند، جنگ جهاني دوم. دختري يهودي به نام «راخل» (وان هوتن) از اردوگاه هاي کار اجباري نازي ها مي گريزد و به نهضت مقاومت مي پيوندند. او موهايش را بور مي کند و خود را مسيحي جا مي زند...
شهرکي معدني در يورکشر. دو دختر نوجوان، «مونا» (پرس) و «تمسين» (بلانت)، با هم آشنا مي شوند، اما زياد با هم جور در نمي آيند - رفتار طبقه ي کارگري «مونا» چندان سنخيتي با رفتار «تمسين» که از خانواده اي تحصيل کرده و مرفه تر مي آيد، ندارد. اما از آن جا که به آدم هاي هم سن و سال ديگري دسترسي ندارند، «مونا» و «تمسين» با هم دوست مي شوند...
ریچل کارلسون نویسنده کتاب های پر فروش بعد از غرق شدن پسر پنج ساله اش به خانه ای دورافتاده در سواحل اسکاتلند نقل مکان می کند تا در خلوت کتاب تازه اش را بنویسد و از غم فقدان فرزند نیز رها شود. اما روح پسرش در حال تعقیب اوست و به نظر می رسد چیزی شیطانی در اطراف ریچل در حال وقوع است.
واریس در دوازده سالگی از صحرا به دلیل اصرار پدرش برای ازدواج با پیرمردی که قراره چهارمین زنش باشه فرار میکنه و به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکنه و به موگادیشو میره و از اونجا در زمان جنگ سومالی به واسطه مادربزرگش و به انگلستان فرستاده میشه. او به محل اقامت خاله اش که همسر سفیر سومالی در لندن بوده میره و مثل یک خدمتکار اونجا کار و زندگی میکنه تا پایان جنگ سومالی که از اون خونه بیرون میاد و سرنوشتش سمت و سوی دیگه ای پیدا میکنه.
داستان فیلم حکایت واقعی یک ایستگاه رادیویی غیر قانونی پخش موسیقی راک و پاپ در دهه 60-70 انگلیس است که از داخل یک کشتی به نام "Pirate Radio Rock" و از داخل آبهای دریای شمال تهیه و پخش میشد و با مخالفت حکوت سلطنتی وقت بریتانیا همراه بود و کشمکش بین این رادیو که آن زمان بیش از 96% مردم به آن گوش میدادند یکی از جنبه های دیدنی این فیلم به یاد ماندنی است.
ارواح به خواب رفته دوباره در روستایی در ولز بیدار می شوند. حال آیا کسی می تواند جلوی آنها را بگیرد؟ ، یا روستا باید تاوان گذشته ی تاریکش را بدهد و…ه شان خراب شود.
این فیلم داستان زندگی زنی به نام «آنگ سان سو چی» را روایت می کند که در هسته اصلی جنبش دموکراسی خواهی برمه به همراه همسرش «مایکل آریس»، با وجود فاصله، جدائی های طولانی، و یک رژیم خطرناک دشمن، عشق خود را تا پایان حفظ می کنند...