آنتوان یک وکیل است که در نیویورک زندگی می کند. در راه بازگشت به فرانسه برای آخرین دور مصاحبه شغلی، آنتوان متوجه می شود که درست در کنار دوست دختر سابقش جولی نشسته است. با یک پرواز هفت ساعته در پیش رو...
زنی دمدمی مزاج که اوقات فراغت خود را به عنوان خلبان می گذراند، کیفش را دزدیده اند. هنگامی که یک مرد مرموز کیف پول او را پیدا می کند، آنها وارد یک عاشقانه عجیب و غریب می شوند...
مردی وقتی قرار است به خانواده ترسناک دوست دخترش معرفی شود بهترین دوستش را همراهی می کند، خانواده ای که معلوم می شود حتی از آنچه انتظار می رود وحشتناک تر است...
الجزیره، 1956. فرناند ایوتون در کارخانه خود به اتهام کارگذاری بمب دستگیر می شود. همسر او هلن اکنون با یک "خائن" ازدواج کرده است، اما او حاضر نیست فرناند را به سرنوشت او بسپارد...
جاک لدرو که در سال 1940 به عنوان گمشده گزارش شده بود، با نام مارتین اشمیت به استراسبورگ بازگشته است. او همسر خود ژنوویو را پیدا میکند، اما او دوباره ازدواج کرده و به عنوان رئیس شرکت حمل و نقل او را به دست گرفته است. او و همسرش هر کاری را انجام میدهند تا از جاک خلاص شوند و شرکت او را نگه دارند...
زویی در 21 سالگی از اینکه همه او را بدیهی میدانند، فقط به خاطر جوان بودنش خسته شده است. او رویای روزی را در سر می پروراند که همه هزاره ها دست به اعتصاب بزنند تا مردم در نهایت ارزش واقعی خود را دریابند...
مارکو، در سیوچند سالگیاش، کمی گمگشته و در فکر سر و سامان یافتن است. او یک عکاس جنگ پیشین بوده و دیگر تمایلی به گزارش از تنشها ندارد و به جهان کارگران بنادق بلند علاقهمند است...
داستان زینب ال رازویی، یک زن جوان مراکشی که در پی حمله به شارلی ابدو، زندگی خود را به شدت متحول می کند: از یک روزنامه نگار سانسور شده در مراکش، او به محافظت شده ترین زن فرانسه تبدیل می شود...