عدهای دوست برای گذراندن آخر هفتهای هیجانانگیز به هتلی میروند، اما این بار ماجرا کمی متفاوت است. آنها مسئولیت سنگینی بر دوش دارند: محافظت از مقدار بسیار زیادی پول مجازی! این چالش بزرگ، هوش و ذکاوت آنها را به شدت محک میزند.
در آیندهای نزدیک، یک زیستشناس حفاظت از محیط زیست با کمک هوش مصنوعی برای مبارزه با انقراض تلاش میکند. اما با ورود یک مسافر مرموز با گذشتهای مبهم، تنش در این رابطه سه نفره به اندازه دنیای آلودهای که در آن زندگی میکنند سمی خواهد شد.
در داستان "افسون شده"، یک پرنسس شجاع به نام الیان برای نجات پدر و مادرش که به هیولا تبدیل شدهاند و همچنین برای حفظ پادشاهیشان، سفری پرماجرا را آغاز میکند.
زندگی چهار زن به طور غیرقابل بازگشتی در هم تنیده می شود، پس از اینکه یک غریبه به شهر آنها می رسد و اسلحه به دست می گیرد تا یک فرد خارجی گریزان را تعقیب کند...
سه خواهر که در جزایر قناری زندگی میکنند، متوجه میشوند که روال زندگی روزمرهشان با احساس سحر و جادو و مدیتیشن تغییر کرده است. هر یک از خواهران، فارغ از دغدغه تامین معاش، به شیوهای منحصر به فرد و با بهرهگیری از زبان بدن، مرز میان واقعیت و خیال را با هم ترکیب میکنند.
بارداری غیرمنتظرهی لولا،برنامههای زندگی او را به هم ریخت. او در برابر مادرشدن مقاومت میکند، در حالی که برونو مشتاق پدر شدن است. این شرایط، لولا را مجبور میکند که با ترسها و انتظارات جامعه روبرو شود و برای آیندهی خود به دنبال یقین باشد.
این فیلم به بررسی تأثیر عمیق و گسترده رستوران البولی و بنیانگذار آن، فرن آدریا، بر دنیای آشپزی و فراتر از آن میپردازد. نویسنده نشان میدهد که بسیاری از نوآوریهای امروزی در حوزه غذا و آشپزی ریشه در این رستوران کوچک و دورافتاده دارد.
مانوئل برای در امان ماندن از بیماریای شبیه هاری که در سراسر جهان شیوع پیدا کرده بود، در پناهگاهی پنهان شده بود. اما سرانجام مجبور میشود از پناهگاه خارج شود و همراهانی غیرمنتظره اما ضروری را در سفرش ملاقات کند.
یک بازیگر اسپانیایی در حین فیلمبرداری یک فیلم ناپدید میشود. اگرچه جسد او پیدا نمیشود، اما پلیس به این نتیجه می رسد که او در لبه پرتگاه دچار حادثه شده است. سالها بعد، این معما به زمان حال بازمیگردد...
مونسه، زنی مطلقه، برای آخرین بار تصمیم میگیرد تا با خانوادهاش که مدتی است او را نادیده گرفتهاند، دور هم جمع شود و از این فرصت نهایت استفاده را ببرد.
کانان، وکیل مدافع جنایی، باید یک تصمیم اخلاقی دشوار بگیرد که زندگی مادرش که بیمار است، یک قاضی و موکلش که متهم به قتل است و دفاعیاتش به نفع او تمام میشود، را تحت تأثیر قرار میدهد.
ابراهیم، که زندگی آرامی در اسپانیا داشت، به دلایلی نامعلوم تصمیم میگیرد به صورت غیرقانونی از مراکش به اسپانیا بازگردد و برای این کار، اقدام به پریدن از نردههای مرزی میکند.
کندلا، پس از طلاق و از دست دادن شغلش، به زادگاه خود بازمیگردد. او برای گذران زندگی، مجبور میشود در دبیرستان سابقش به دانشآموزان دارای مشکلات یادگیری آموزش دهد.
ترزا، زن میانسالی است که به دلیل شرایطی خاص، تابستان را مجبور میشود با مادرش زندگی کند. این همزیستی اجباری باعث ایجاد تنش و در عین حال فرصتی برای نزدیک شدن و شناخت بیشتر مادر و دختر میشود.