فیلمساز ایوا ویتیجا زندگی و کار نویسنده پاتریشیا هایسمیت را بر اساس یادداشت های روزانه و دفترهایش و بازتاب های صمیمی عاشقان، دوستان و خانواده اش بررسی می کند...
یک زن جوان سوئیسی به کنیا سفر می کند، با یک جنگجوی ماسایی آشنا می شود و عاشق او می شود. با این حال، در تصمیم گیری برای ماندن با معشوق خود، او باید با شیوه زندگی غیرمعمول قبیله سازگار شود...
در سپتامبر ۱۹۷۱، گروهی از نو سربازان آمریکایی برای تمرینات نظامی به فورت پالک، تایگرلند می آیند، که منطقه ای شبیه مرداب های ویتنام است. این مکان آخرین توقفگاه آنان قبل از اعزام به ویتنام و شرکت در نبرد واقعی می باشد...
لوییس سالینجر، مامور پلیس اینترپل و النور ویتمن، معاون دادستان می خواهند سر از فعالیت های غیرقانونی یک بانک بزرگ از جمله پول شویی و تجارت اسلحه در بیاورند. در این راه به مشکلات فراوانی بر می خوردند…
«کنی کارتر» (جکسن) اعضای تیم بسکت بال دبیرستان ریچموند کالیفرنیا را طوری رهبری می کند که قهرمانی ایالتی در دو قدمی شان قرار می گیرد. اما هنگامی که «کارتر» متوجه می شود نمرات درسی بچه ها پایین است، تصمیم می گیرد در استادیوم را بر روی آنان ببندد و در عوض آنان را تا نمرات شان بهتر نشده، در کتابخانه نگه دارد و …
زنی اسکاتلندی در دوران جنگ جهانی دوم به نیروهای مقاومت فرانسه می پیوندد تا دوست پسر خود را که یکی از اعضای نیروی هوایی سلطنتی بوده و در فرانسه مفقود شده را پیدا کند...
"جک موور" وکیلی است که به پکن سفر کرده تا درباره تاسیس اولین تلویزیونی مشترک مذاکره کند.ناگهان او دستگیر شده و متهم به قتل می شود.تنها راه نجات و اثبات بیگناهی اش "شن یولین" است…
بازرس بيمه، «بريگز» (آلن)، را شعبده بازي به نام «وولتن» (استيرز) هيپنوتيسم مي کند و به او دستور مي دهد تا از خانه ي ثروتمنداني که خود «بريگز» سيستم حراستي شان را طراحي کرده، سرقت کند.
در آنروخت یک قتل عام اتفاق می افتد که در آن افراد به طور تصادفی سر بریده می شوند. در حین بررسی پرونده، دو کمیسر تحقیق کنکا و والتر قسمت تاریک شهر را کشف می کنند...
جوجو و پائولا از دوران کودکی جدایی ناپذیر بوده اند. هنگامی که جوجو عاشق می شود، پائولا هر کاری می کند تا جوجو را از انجام بزرگترین اشتباه زندگیش یعنی ازدواج باز دارد...
آنتونیو تمام زندگی خود را دور از کشورش ایتالیا، گذرانده است. او با لئو، یک هنرمند جوان ایتالیایی ، برخورد می کند. سرنوشت پیرمرد و زن جوان آینه یکدیگر است. خاطرات گذشته بیدار می شوند و ...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 33 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
در سال 1990 ،یک پسر برای مراقبت از مادرش که دچار ناراحتی اعصاب است و بعد از مدتها از کما خارج شده است مجبور میشود دست به کاری بزند و آن اینست که نگذارد مادرش بفهمد که دوره آلمان شرقی تمام شده است زیرا مادرش به ان دوره علاقه مند است…