”از تنهایی نترس” بازسازی فیلمی تلویزیونی با همین نام در سال 1973 است. فیلمی در مورد خانه ای جن زده که موفقیتش را مدیون کارگردانی هوشمندانه Troy Nixey است که توانسته با استفاده از عناصری مناسب، فضایی رعب آور را در مقابل چشمان تماشاگر قرار دهد. عناصر وحشتی آوری که گویی خود را به آرامی از پرده جدا کرده و بر دیوارهای سالن سینما شروع به خزیدن میکنند. “از تنهایی نترس” نیازی به صحنه های غافلگیرکننده ای که مخاطب را از جای بپراند ندارد. بلکه روند داستان چنان وی را در صندلی خود فرو میبرد که تا مدتی بعد از تماشای فیلم نیز ترس را در دورنش احساس میکند. با این وجود، فیلم ضعفهایی نیز دارد که باعث میشود نتوان آن را در رده کارهای شاخص ژانر قرار داد...
فیلم "خرس قطبی" داستان سه دوست دوران کودکی را روایت میکند که در سفری جادهای به گذشته سفر میکنند و خاطرات دوران تحصیل خود را مرور میکنند. این سفر، فرصتی برای آنها فراهم میکند تا با زخمها و کینههای گذشته خود روبرو شوند و آنها را حل و فصل کنند.
خاویر و فیلیپ اکنون والدین تمام وقت دخترانشان هستند. با این حال، پدران متوجه می شوند که دختران چیزی را از دست داده اند: یک مادر. برای یافتن مادر ، با نقشه ای مخفی، دوست خود را به تعطیلات دعوت می کنند...
آلخاندرا و پدرش ، به تازگی به شهر آمده اند . او در مدرسه تازه وارد است و کاری جدید دارد . شروع تازه گاهی اوقات پیچیده است ، وقتی که چیزهای زیادی پشت سر گذاشته شده باشد ...
ناچو بچه ای است که با مایرا، دختر رهبر یک باند دزد و فروشندگان خیابانی، لا دیابلا، علاقه دارد. او با آن رابطه مخالف بود و ناچو و مایرا عشق و اولین قدمهای بزرگسالی را کشف خواهند کرد...
یک زوج خوشبخت که به زودی ازدواج می کنند ، یک هفته قبل از عروسی برای کار از یکدیگر جدا می شوند و افراد جدیدی پیدا می کنند که آنها را وادار می کنند تا خواسته های خود را زیر سوال ببرند...
این مستند در مورد تاریخ تمدن مایاها می پردازد. مایا نام گروهی از اقوام سرخپوست در جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی و نام تمدنی قدیمی در همین منطقه است.
پدر به عنوان یک لامپ روشن می شود، دختر بزرگتر قدرت فوق العاده ای دارد، دختر کوچکتر می تواند نامرئی باشد، مادربزرگ شناور است و پسر فوق العاده باهوش است. قطعا این خانواده اهل دنیای دیگری هستند.
برنده 2 جایزه BAFTA Film Award همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
در طول جنگ کثیف، دکتر نیمه انگلیسی در آرژانتین با پلیس، شورشیان و کنسول افتخاری بریتانیا دوست می شود که همسر لاتین تبار او را اغوا می کند. وقتی کنسول به اشتباه توسط شورشیان ربوده می شود، او باید طرف خود را انتخاب کند...
ایگور و پینا دو عاشقی هستند که به دلایلی نمیتوانند با هم باشند. آنها در زمستان برای نشان دادن عشقشان به یکدیگر، کاری برای دیگران انجام میدهند. آنها امیدوارند که با این کار، عشقشان را به دیگران نشان دهند و در نهایت بتوانند با هم باشند...