مرد جوانی به نام ایگ پریش پس از به قتل رسیدن نامزدش، متوجه رشد شاخهایی شیطانی روی سرش می شود؛ او سعی می کند با شرایط پیش آمده از قاتل نامزدش انتقام بگیرد که...
یک رزمی کار بازنشسته با پذیرفتن پیشنهادی میلیون دلاری برای انجام یک ماموریت وارد میانمار میشود اما بزودی درمیابد که پشت پرده توطئه هایی علیه او در جریان است…
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
هیولاها سالهاست که از ترس انسان ها (!) خواب و خوراک ندارند. کنت دراکولا هتلی مخصوص هیولاها می سازد که بدون نگرانی می توانند در آنجا اقامت داشته باشند اما با ورود یک انسان همه چیز بهم می ریزد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 60 جایزه دیگر.
هیکاپ حالا در سنین نوجوانی است. او و دوست اژدهایش، بیدندان همیشه با هم هستند. آنها در آسمان پرواز میکنند، در مناطق ناشناخته میگردند و دنیاهای جدید را کاوش میکنند. یکی از ماجراهای این دو به کشف یک غار یخی مخفی میانجامد که خانه صدها اژدهای وحشی است. هیکاپ و بیدندان برای حفظ صلح درگیر یک نبرد میشوند….
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 27 جایزه دیگر.
والدین سه کودک از خانوادهای ثروتمند در آتش سوزی کشته شدهاند. یکی از خویشاوندان دورشان سرپرستی آنان را به عهده می گیرد، اما آنها خیلی زود در میابند که او در پی کشتن آنها و به دست آوردن ثروتشان است...
یک موجود فرازمینی به نام “بو” که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد، زمین را برای زندگی انتخاب می کند، این ماجرا درست زمانی اتفاق می افتد که ساکنین زمین به سرعت در حال انتقال به مکان دیگری هستند. بو می خواهد با کمک کاپیتان اسمکدی زمین را دوباره سازماندهی کند تا اینکه با دختر کاردانی به نام “تیپ” (ریحانا) ملاقات می کند که توسط “اوه” (جیم پارسونز) دستگیر شده و خیلی زود متوجه می شوند که در معرض خطر روابط بین کهکشانی هستند و …
استان این فیلم بر اساس رویدادهای واقعی میباشد و دربارهی دزدی از بانک و گروگانگیری در شهر استکهلم است که به عنوان سندرم استکهلم نام گرفته است. در اوایل دههی هفتاد میلادی لارس نایتسروم که یک فرد سابقهدار است بعد از حمله به یک بانک در شهر استکهلم و گروگان گرفتن تعدادی از کارکنان بانک درخواست آزادی همکار قدیمیاش را که در زندان است میکند و…
“جیل لوبو” دستیار ستاره هالیوود “هیثر اندرسون” است. پس از مرگ ناگهانی هیثر، کارآگاه “ادوارد آون” به جیل مشکوک میشود و اکنون جیل باید علاوه بر حل کردن معمای قتل رئیسش با مشکلات درونی خودش نیز مبارزه کند…
در سال 1868، بعد از اتمام جنگ باکوماتسو، مردی به نام «کنشین همورا» که سابقا یک آدمکش بوده است، در حالی که در ژاپن سرگردان است، قسم میخورد به کسانی که نیاز به کمک داشته باشند یاری برساند…
یک خون آشام به نام "دراکولارا" قرار است داستان را نقل کند . او در مورد چیزهایی که برای بسیاری مردم عادی بوده ولی برای برخی عادی نمی باشد صحبت می کند . او در این مسیر با "فرانکی استین" همراهی می کند زیرا هر دو در یک مدرسه می روند و با دختری به نام "کلادین ولف" آشنا می شوند . این سه دوست در ادامه ی مسیر با دختری دیگر به نام موآنیک آشنا می شوند او یک زامبی بوده و ارتشی به نام "زام بوی"دارد . آنها قصد دارند تا دنیا را از چنگ انسان ها در آورند . "مونیکا" شخصیت اصلی این داستان می باشد و "دراکولارا"به همراه "مونیکا"در تلاش است تا با یک دختر مشهور به نام "تش" ارتباط برقرار کنند که بعدها به یک هیولا شبیه آنها تبدیل می شود .
تد کرافورد (Anthony Hopkins) دانشمند باهوش ، مسن و ثروتمندی است که به همسرش جنیفر علاقه شدیدی دارد. اما او به تازگی متوجه شده که همسرش با یک افسر پلیس رابطه نامشروع دارد و بنابراین چون طاقت خیانت او را ندارد همسرش را با شلیک گلوله ای بقتل می رساند. او تصمیم می گیرد نقشه ای را طراحی کند تا خود را بی گناه جلوه داده و قتل را به گردن آن افسر پلیس بیندازد. از سوی دیگر وکیل جوانی به اسم ویلی بدنبال شهرت و ثروت است مامور رسیدگی به پرونده کرافورد می شود و …