اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
سامی فابلمن جوان که در دوران پس از جنگ جهانی دوم در آریزونا بزرگ میشود، با رسیدن به سنین نوجوانی آرزوی فیلمساز شدن را دارد، اما به زودی یک راز خانوادگی درهم شکسته را کشف میکند و درک میکند که چگونه قدرت فیلمها میتواند به او کمک کند تا حقیقت را ببیند...
اطلاعات زیادی در مورد فاجعه ای که آنا و هانا از آن فرار کرده اند یا تلاش هایی که برای رسیدن به جزیره متروک انجام داده اند، در دست نیست. هنگامی که آنها خانه متروکه ای را در تپه های شنی و آب پیدا می کنند، آنا به روال معمول مراقبت از هانا باز می گردد...
یک خواننده رپ بی انگیزه از جنوب آسیای جنوبی به همراه سه دزد دیگر برای اولین بار قصد دزدی از یک فروشگاه مواد غذایی متعلق به پدر دوست سابقش را دارند تا الماس عروسی او را بدزدند و نامزدی در انتظار او را مختل کنند...
داستان عاشقانه پر هرج و مرج مرد و دختری که مدام در مکان نامناسب و در زمان نامناسب عاشق یکدیگر می شوند، گویی خدا از فریب دادن آنها لذت می برد و به راحتی به آنها فرصتی برای با هم بودن نمی دهد...
یک معلم بداخلاق و همسر مهربانش بر سر موضوع بچهها با هم درگیر میشوند، اما سرنوشت نادری باعث میشود که آنها به روشهایی ارتباط برقرار کنند که هرگز فکرش را نمیکردند...
برای اینکه همکلاسی هایش را از قلدری کردن باز دارد، قهرمان داستان، کامیا تورو، به دختری از کلاس خود، هینو مائوری، اعترافات دروغین می کند. مائوری با وجود اینکه میداند اعتراف دروغ است، با این سه قانون کنار می آید : «تا بعد از مدرسه با من صحبت نکن»، «مختصر ارتباط برقرار کن» و «عاشق همدیگر نشویم». این دو قول میدهند که عاشق هم نشوند، اما با شناختن یکدیگر، خود را به سمت یکدیگر جذب میکنند...
در سال 1968 جهان با شیوعی که امروزه به عنوان "شب مردگان زنده" شناخته می شود، تکان خورد. در سالگرد این رویداد یک گروهی به زودی یاد می گیرند که بچه ها نباید با مرده ها بازی کنند...
جاده سریع السیر، ایندیانا، به خاطر خودروهای سریع و فست فودهایش مشهور است، اما در سال 1978، فرنچایز محبوب شهر برگر سرآشپز خود را در میانه یک معمای قتل می بیند که 40 سال بعد هنوز مردم در مورد آن سؤال می کنند...
توهم و واقعیت با هم ادغام می شوند، جایی که اصالت و تخیل با هم تداخل پیدا می کنند و سوالاتی در مورد ارزشی که برای کالاهای اطراف خود قائل هستیم مطرح می شود...