سرگذشت او. دبلیو. گورلی، کارآفرین سیاهپوستِ پیشرو، و پایداری او در بنا کردن منطقهی گرینوود به کانون اقتصادی شکوفایی که به «والاستریت سیاهان» معروف شد، و چگونگی فائق آمدن بر سختیها در دههی ۱۹۲۰ در تولسا، ایالت اوکلاهما.
یک کارگر ساختمانی فقیر با یک تاجر ثروتمند و در حال مرگ معاملهای انجام میدهد تا میلیاردها دلار به ارث ببرد، اما خیلی زود متوجه میشود که به خاطر گناهان وحشتناک آن مرد نیز نفرین شده است.
جین بونگ، قهرمان سابق تیراندازی با کمان المپیک، برای نجات شغل خود به آمازون می رود و با سه تیرانداز ماهر آشنا می شود. او آنها را به کره می آورد تا بتواند موقعیت خود را در شرکت بهبود ببخشد. سرنوشت او اکنون به این سه جنگجوی آمازونی وابسته است.
سمی، دانشجوی حقوق و پیک پیتزا، به اشتباه به جای همزاد سارقش، ادی بارا، دستگیر و متهم میشود. ادی از شباهتشان برای فرار استفاده کرده است. سمی در زندان برای زنده ماندن نقش سارق را بازی میکند و با کمک همبندیاش، نادا، تلاش میکند بیگناهی خود را ثابت کند و هویتش را پس بگیرد.
گروهی از جوانان بزهکار که به منظور بازپروری به یک پایگاه نظامی دوردست منتقل شدهاند، خود را درگیر شبکهای از اسرار مییابند و با نیروهای شومی که در تاریکی پنهان شدهاند، به مبارزه میپردازند.
داستان بر زندگی آرورا، کارگر پرتغالی یک انبار در اسکاتلند، تمرکز دارد. او در اقتصاد مبتنی بر کار موقت و تحت سلطه الگوریتمها، با احساس تنهایی و بیگانگی دست و پنجه نرم میکند و در میان خلوت و محدودیتهای محیط کار، در جستجوی معنا و ارتباط است.
ناپدید شدن اریکا پانزده ساله که تصور میشد قربانی قاتل سریالی شده، با حضور او در دادگاه قتلش پس از سه سال و مشخص شدن فرار و زندگی مخفیانهاش با دوست پسرش، ماجرایی غیرمنتظره را رقم زد.
داستان دربارهی کارگردانی است که بازیگران زن محبوبش را برای ساخت فیلمی در دههی ۷۰ میلادی در رم دعوت میکند. این فیلم به زندگی و ماجراهای حول و حوش یک خیاطی معروف میپردازد.
این فیلم مستند، داستان ورزشکاران جوان ایرلندی را در دوران نوجوانی روایت میکند و به چالشها و پرسشهای مربوط به قدرت بدنی، عملکرد ورزشی و مسائل مربوط به رشد در دنیای امروز میپردازد.
گروهی از قانونشکنان از پناهگاه خود دفاع میکنند تا اینکه رازی تکاندهنده درباره هویتشان و دشمنی که با آن مواجهاند، کشف میکنند. اکنون، در حالی که به دنبال راهی برای فرار از نابودی حتمی به دست پلیسهای شبیهسازیشده هستند، زمان به سرعت میگذرد.
داستان LOGOUT در دهلی دربارهی پراتیوش، یک اینفلوئنسر در آستانهی ۱۰ میلیونی شدن است که با دسترسی یک طرفدار وسواسی به تلفنش، با موقعیتی ترسناک روبهرو میشود.
هنگامی که هنری گیومومه، بهترین خلبان شرکت ایرمیل، در رشتهکوههای آند گم میشود، صمیمیترین دوستش، آنتوان دو سنت اگزوپری، با وجود تمام موانع و دشواریها، عزم میکند تا به دنبال او بگردد.
سال ولوکانو در برنامه ویژه خود، ترسهای دوران نوجوانیاش که تا بزرگسالی ادامه یافتهاند را با لحنی جذاب و خندهدار مرور میکند؛ ترسهایی از دروغهای مربوط به رعد و برق، اشعار تهدیدآمیز دهه هشتاد و جنگ با پروانهها.
گیلبرت و جورج، که شش دهه زندگیشان را وقف هنر کردهاند و آن را عین زندگی خود میدانند، در آستانه دورهای جدید در فعالیت هنریشان، به تعهد پایدار خود به هنر در گذشته و آینده مینگرند.