اطلاعیه
کاربر عزیز
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
پس از فوت همسرش، تاباتا، که یک مربی جوان، پرشور، تتو شده و عصیانگر اسب است، علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با ناامنی اقتصادی و عزاداری ناتمام، در مزرعهی مخروبهی خود در منطقهی بَدلندز، به گروهی از نوجوانان ناسازگار پناه میدهد.
فرناندو، معلم جغرافیایی که پس از ناپدید شدن همسرش دچار سرگردانی شده، با جعل هویت، به عنوان باغبان در خانهی روستایی پرتغالی کار میکند و با صاحب آنجا دوست میشود.
آرمانده پیژون ۲۶ ساله، زنی بیکار و بدهکار در بروکسل است که به شدت به قمار علاقه دارد و از هیچ ریسکی نمیترسد. با این حال، دیوانهوارترین شرط زندگی برای او، یعنی "عشق"، تنها ریسکی است که هنوز نتوانسته است آن را بپذیرد.
زوجی که قادر به بچهدار شدن نیستند، تلاش میکنند با یک یتیم جوان که از کودکی غمانگیز جان سالم به در برده، خانوادهای تشکیل دهند. اما اقدام عاشقانه آنها زمانی به وحشت تبدیل میشود که متوجه میشوند خشونت گذشته فرزندخواندهشان بازگشته تا خانواده جدید را نابود کند.
زندگی لیندا رو به نابودی است، اما او میکوشد تا با مسائلی چون بیماری اسرارآمیز فرزندش، غیبت شوهر، یک فرد گمشده و رابطهی روزبهروز خصمانهاش با رواندرمانگر کنار بیاید و این شرایط را مدیریت کند.
در شب سال نوی میلادی ۱۹۹۹، مینی تصادفاً به بطری تکیلایی دست مییابد که خاصیت سفر در زمان دارد. با نوشیدن هر شات از این تکیلا، او به لحظهٔ آغاز همان شب بازمیگردد. بنابراین، او به اندازه تعداد شاتهای موجود در بطری، فرصت دارد تا مسیر وقایع هزارهٔ خود را دگرگون سازد.
با ورود همسایگان جدیدی که وسواس زیادی نسبت به جشن هالووین دارند، ساکنان خیابان 'اِوِرگرین لِین' به وجد میآیند. آنها با الهام گرفتن از این همسایگان، ترسناکترین لباسها و دکوراسیونهای خود را آماده میکنند تا نام و حال و هوای خیابان خود را به 'اِوِراِسْکْریم لِین' تغییر دهند.
پیتر گرِست، روزنامهنگار برجسته، هنگام پوشش خبری بهار عربی، درگیر رقابتهای خطرناکی شد. او با وجود بیگناهی، هفت سال زندانی شد و سرانجام در سال ۲۰۱۵ با تکیه بر ذکاوت خود آزاد گشت.
یک زوج منتظر تولد فرزندی هستند که نیمی از وجودش انسانی و نیم دیگرش شیطانی است و عطشی سیریناپذیر برای خون دارد. آنها باید پیش از آنکه فرصت از دست برود، ریشه و منشأ این موجود وحشتناک را پیدا کنند.
داستان دربارهی معلمی بازنشسته و مهندسی است که همسرش را از دست داده است. این دو در مواجهه با حس تنهایی و قضاوتهای اجتماعی، رابطهی دوستانهی غیرمنتظرهای را آغاز میکنند.
قتل یک افسر پلیس در پایتخت کامرون، کمیسر بیلنگ را وادار به تحقیق میکند. این جستجو برای یافتن عدالت، او را با چالشهای بزرگی روبهرو میکند و شکافهای عمیق بین ارزشهای سنتی و نیاز به تغییر، و همچنین تضاد میان حس وظیفهشناسی و غریزهی بقا را به نمایش میگذارد.
WWE در بازگشت خود به استرالیا، دو مسابقه برای کسب عناوین کراون جول برگزار میکند که شامل رقابت کودی رودز در برابر سث رولینز و تیفانی استرتون در مقابل استفانی واکر است.
خبرنگاری که ادعا میکند شاهد پرتاب شدن یک مسافر از یک قایق تفریحی لوکس بوده است، با انکار شدید و کامل بودن لیست مسافران و خدمه مواجه میشود. او با وجود عدم باور دیگران، تحقیقات خود را برای کشف حقیقت ادامه میدهد و امنیت جانی خود را به خطر میاندازد.
داستان درباره زندگی الین نوجوان و تلاش او برای بزرگ شدن در محیط شهری است، در حالی که پدرش (مانی)، یک نوازنده سالسا، به دلیل مشکلاتی که دارد از خانواده دور شده است.
داستان درباره کارمند یک فروشگاه است که به حلقه نزدیک یک هنرمند مشهور نفوذ میکند، اما این نزدیکی برای او عواقب جدی و خطرناکی در حد مرگ و زندگی به دنبال دارد.
گروهی از سربازان جوان که به تازگی دوره آموزشی خود را به پایان رساندهاند، پس از غرق شدن کشتیشان توسط دشمن، روی یک قایق در وسط اقیانوس سرگردان میشوند و باید برای نجات جان خود با یک کوسه بزرگ سفید گرسنه بجنگند.
کارگر نفتی به همراه سگش عازم سفر میشود تا به مراسم عروسی خود برسد. اما، به دنبال حملهای خشونتآمیز در یک استراحتگاه بینراهی، او تصمیم میگیرد با پدرش که یک سارق سابقهدار است، برای گرفتن انتقام متحد شود. این جستجوی انتقام، منجر به کشف رازهای تاریکی در جامعهٔ روستایی محل زندگی آنها میشود.