خانوادهای در مصر رومی پنهان شدهاند. پسری که با نام «پسر» شناخته میشود، به نگهبانش «نجار» شک دارد و با قدرتهای مرموزی سرکشی میکند. همانطور که او از تواناییهایش استفاده میکند، آنها با وحشتهای طبیعی و الهی روبرو میشوند.
کریستی مارتین، ملقب به «دختر درنده»، موفقترین بوکسور زن دهه ۹۰ بود که با سبک تهاجمی خود به شهرت رسید. مبارزه مهم او در سال ۱۹۹۶ باعث افزایش محبوبیتش شد و راه را برای بوکس زنان باز کرد. او با بیش از ۴۰ پیروزی، به نمادی در دنیای بوکس زنان تبدیل شد.
وقتی یک بازمانده گوشهگیر و دخترش، زنی مرموز و زخمی را از رودخانه نجات میدهند، درگیر شبکهای مرگبار از خشونت و انتقام میشوند و مجبور میشوند برای زنده ماندن با یک جنایتکار بیرحم مقابله کنند.
مالکوم گاردنر، کشاورز بیوه، زندگی آرامی در نزدیکی جنگلی منزوی دارد. هنگامی که یک دختر ده ساله مرموز از درختان بیرون می آید، او دنیای پنهانی را کشف می کند که درست فراتر از دید او در کمین است.
اسکای در حالی که از مادربزرگش مبتلا به آلزایمر دوری میکند، یک معمای وحشتناک را کشف میکند. او و دوستانش با موجودات شبح مانندی روبرو می شوند که یک بار دور از چشم محو می شوند و در حلقه ای از ترس های فراموش شده گرفتار می شوند.
در شهر نیویورک، سه هنرمند مشتاق از پیشینههای مختلف، در حالی که با فشارهای خانوادگی و چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکنند، با یکدیگر برخورد میکنند و ارتباطات شگفتانگیزی را شکل میدهند که سفرهای خلاقانه آنها را شکل میدهد.
"برخی دریاچه ها برای شنا هستند... این دریاچه محل استراحت صدها روح زن جوان بی گناه است." به دریاچه راکاوی خوش آمدید، شهری کوچک، منزوی و روستایی که چندین دهه اسرار بسیاری را حفظ کرده است.
یک فرد تنها با تراژدی دوران کودکی دست و پنجه نرم می کند. او در جستجوی پناهندگی، خود را در فیلم های رزمی غوطه ور می کند. لحظه ای که در حال تغییر زندگی است، توانایی های ناشناخته ای را آزاد می کند و او را به حل معمای گذشته نزدیک می کند. اما حقیقت هزینه ای خواهد داشت
داستان پشت صحنه رقصندگان یوتیوبی ساکن اوگاندا که متحمل خسارات جانی ویرانگری از قحطی و جنگ شدهاند و از قدرت رقص و آواز برای غلبه بر سختیها استفاده میکنند.
یک سفر عاشقانه به مناسبت سالگرد ازدواجشان به یک کلبه دورافتاده، زمانی که حضوری تاریک خود را نشان میدهد، به سفری شوم تبدیل میشود و یک زوج را مجبور میکند تا با گذشتهی تسخیرشدهی آن کلبه روبرو شوند.
گریس، نویسنده و مادری جوان، به آرامی در حال دیوانگی است. او که در خانهای قدیمی در مونتانا و اطراف آن محبوس شده، رفتارهایش به طور فزایندهای آشفته و نامنظم میشود و همراهش، جکسون، را نگران و درمانده رها میکند.
خانواده فراگل را دنبال میکند که مشتاقانه منتظر اولین برف فصل هستند. وقتی فقط یک دانه برف میبارد و گوبو نمیتواند آهنگ تعطیلات سالانهای را که همه انتظارش را دارند، بنویسد، فصل از مسیر خود خارج میشود.
آوریل و چستیتی، دوستان صمیمی سابق، برای یک شغل طراحی رویداد در یک نمایش کریسمس با هم رقابت میکنند. آنها باید بر اختلافات گذشته خود غلبه کنند و با هم همکاری کنند تا تهیهکننده را تحت تأثیر قرار دهند، اما رقابت شدت میگیرد.
در شب کریسمس در طول جنگ داخلی در جمهوری آفریقای مرکزی در سال ۲۰۱۳، یک امدادگر نروژی در یک بیمارستان صحرایی تلاش میکند تا از یک مرد مسلمان در برابر شبهنظامیان مسیحی محافظت کند، بدون اینکه امنیت همکارانش را به خطر بیندازد.