مرگ مادرش، ریچی براوو را از خانه فرزندخواندهاش در ایتالیا به اتاق خواب نوجوانیش در اتریش بازمیگرداند، جایی که چارلتون هستون هنوز عضله دوسر خود را خم میکند و وینتو هنوز زنده است...
وحشتناکترین اپیدمی که تا بحال مشاهده شده است تمام سئول را در بر گرفته است. مردم در برابر ویروسی که پخش می شود بی دفاع هستند و شمار مبتلایان روز به روز افزایش پیدا می کند…
فریگا، که در تلاش است تا تعادلی بین شغل پرخطر خود به عنوان مدیر امنیتی معدن کییروناوارا و زندگی خانوادگیاش برقرار کند، زمانی که شهرش شروع به فروپاشی در معدن میکند، برای نجات جان خود و عزیزانش به مبارزه میپردازد...
پس از قتل پسر جدا شده خود، خبرنگار ماریسا با دوست باردار پسرش تشکیل یک ائتلاف غیرعادی می دهد تا به دنبال کسانی که مسئول مرگ پسرش هستند، بگردند. با هم، آنها با یک دنیای مواد مخدر و بیامانی در شهر آلبانی روبرو می شوند و رازهای عمیق و تاریک تر را کشف می کنند...
پدری دختر طردشدهاش را به سفری جادهای میبرد تا به او کمک کند از دردسر خلاص شود. در طول مسیر، آنها با افراد مختلفی روبرو میشوند و با چالش ارتباط ضعیفشان مواجه میشوند...
نورا در دهه سی زندگی خود است و به سختی از روستای خود خارج شده است. پس از فوت پدربزرگش، نورا تصمیم میگیرد سفری در امتداد ساحل باسک داشته باشد تا خاکستر او را با خاکستر مادربزرگش مخلوط کند...
پریسیلا بولیو نوجوان با الویس پریسلی آشنا میشود و متوجه میشود که او در لحظات خصوصی فردی کاملاً متفاوت از تصویر عمومی است. الویس یک عاشق هیجانانگیز، یک دوست صمیمی در تنهایی و یک انسان آسیبپذیر است...
زن جوانی که در کودکی بسیار بیمار، خجالتی و تنها بود با یک کارمند آکواریوم آشنا می شود. آنها عاشق هم می شوند، اما این رابطه چالش های بزرگی را به همراه دارد...
این درام بر اساس رمانی پرفروش به همین نام، دو بیمار روانی را دنبال می کند - یکی اسکیزوفرنی، دیگری عاقل و متعهد بر خلاف میلش- که پیوند دوستی برقرار می کنند و نقشه ای برای فرار دارند ...
یک اقتباس تئاتر پست مدرن از یک تراژدی کلاسیک یونانی در یک تئاتر مرکزی آتن اتفاق میافتد. مثل هر شب تماشاگران روی صندلی می نشینند و نمایش شروع می شود. ناگهان چراغ های صحنه خاموش می شود.
هکتور سالهاست که در بزرگراهها زندگی میکند. زندگی خانوادگی او که زمانی راحت بود، با سفر بیانتهایی به ایستگاههای خدماتی جایگزین شده است که به او پناهگاه، ناشناس بودن، امکانات شستشو و غذا میدهند. این فیلم داستان سفر او را از اسکاتلند به جنوب در زیارت سالانهاش به یک پناهگاه موقت کریسمس در لندن دنبال میکند...
«سرد کالاندر» در فضایی بینظیر شبانی، داستان رئالیستی، پرشور و احساسی مهمت و خانوادهاش را به تصویر میکشد که دور از زندگی مدرن، در دهکدهای کوهستانی زندگی میکنند.