کاردینال ریشلیو نخست وزیر بانفوذ پادشاه لوئیس سیزدهم است. زمانی که او با ازدواج پسر دوست نزدیکش، مارکیز دو سینک-مارس، با یک دوشس مخالفت می کند، مارکیز قصد دارد او را ترور کند...
بعد از بازگشت سم از خدمت سربازی، لیلی سعی می کند رابطه شان را دوباره زنده کند، اما با تشدید اختلال استرس پس از سانحه سام و انزوای او از دوستان، خانواده و جامعه، لیلی هم به دنیای پس از جنگ او کشیده می شود...
کیوکو به عنوان نماینده بیمه کار می کند. او برای به دست آوردن دوباره شادی خانواده اش، با رئیسش درگیر رابطه می شود. به خاطر این رابطه، او در کنار خانواده اش است و باید زادگاهش را ترک کند...
گرازیا 17 ساله در شهر کوچکی در جنوب ایتالیا زندگی می کند. برادرش پیترو سال ها پیش ناپدید شد. به او گفته شد که او مرده است و پدرش هرگز نمی خواست در مورد آن صحبت کند. یک شب پس از دعوا، گرازیا وارد دریا می شود و یک انسان را می بیند که در آن برادرش را می شناسد...
دو خواهر به نام های آیا و فاطیما ، نامه ی از همسر فاطیما ، که یک سرباز در ارتش سوریه است ، دریافت میکنند و تصمیم میگیرند که به همسایه امن خود ، یعنی ترکیه مهاجرت کنند . آنها درمسیر خود ، به یک پلیس فراری به نام بلال برخورد میکنند ...
وقتی مادرش که یک نقاش آوانگارد آشفته است، او را در جعبه عروسک حبس می کند و در اطراف حبسش یک چیدمان هنری می سازد، پسری با تدبیر خلاقانه از شعر برای زنده ماندن استفاده می کند...
این فیلم داستان عاشقانه بین یک نظامی ارتشی سام و یک مهاجر عراقی به نام امیره هستش. این فیلم رابطه پیچیده این دو نفر رو نشون میده که در طول داستان چطوری عاشق هم میشن
روستاهای ترکیه دهه 1960. معلمی که به تازگی منصوب شده است متوجه می شود این روستای گرفتار نبودن یک مدرسه است. او به مردم روستا و به خصوص یک مرد معلول علاقه دارد. معلم به روستا کمک می کند تا مدرسه ای جدید بسازد و بچه ها و مرد معلول را آموزش دهد...
نیک یک خلافکار سابق تصمیم میگیرد گذشتهی خود را فراموش کند و یک شغل و زندگی جدید را در مناطق روستایی آلاباما شروع نماید. اما هنگامی که همکاران سابقش که به دنبال انتقام هستند محل زندگی او را پیدا میکنند ، نیک مجبور میشود به گذشتهی تاریک خود برگردد و…
