آنجلیکا هولست، ستاره راک دهه 1980، سالهاست که در خارج از چارتها به سر میبرد. او که ناامید از بازگشت به جلد مجلات است، از هیچ چیز برای جلب توجه صرف نظر نمی کند، حتی مرگ خود را صحنه سازی می کند. با این حال، عواقب آن غیرقابل پیش بینی است...
"کویچی اوهارا" یک دانش آموز کلاس چهارم میباشد که در حومه ی توکیو زندگی میکند. روزی، او یک سنگی را پیدا میکند که مشخص میشود یک "کاپا" میباشد که از خواب زیرزمینی 300 ساله بیدار شده ...
دختری نوجوان توله سگی بی خانمان را به فرزندی قبول می کند و اسمش را «جوراب» می گذارد. آنها از آن زمان از یکدیگر مراقبت می کنند، تا اینکه یک روز او فکر می کند جوراب کوچکتر از آن چیزی است که قبلاً فکر می کرد ....
سه جوان مبتلا به سندرم داون در جستجوی سه آرزوی ساده تصمیم به فرار می گیرند: استالونه می خواهد دریا را ببیند، آنینها به دنبال شوهر می گردد و مارسیو باید پرواز کند...
نائوکو در حالی که برای درمان پزشکی در جزیره ای اقامت دارد با یوسوکه ملاقات می کند. چهره برازنده ورزشی یوسوکه چشمان او را مجذوب خود می کند و عاشق او می شود. اما رابطه آنها به زودی پس از مرگ پدر یوسوکه در حالی که تلاش می کرد نائوکو را از غرق شدن نجات دهد، به هم می خورد...
۱۵ سال بعد از زندگی در اسپانیا، لویزا به رومانی برمیگردد و متوجه میشود دختر رها شدهاش اکنون یک فراری معتاد به مواد مخدر است که فرزندی در پرورشگاه دارد. او یک آخر هفته فرصت دارد تا دخترش را نجات دهد و جبران مافات کند.
پاریس، 1977. استلا یازده ساله وقتی سال را در یک مدرسه معتبر جدید شروع می کند، در آنجا، او احتمالات یک دنیای کاملاً جدید را در خارج از نوار والدینش کشف می کند...
مکاینس نقش یک پدر حومهنشین را بازی میکند که به عنوان خبرچین پلیس برای یک سازمان تحقیقاتی فدرال کار میکند. پیشینه این شخصیت در هالهای از ابهام قرار دارد و افسران اطلاعاتی با همکاری او در تلاش برای کشف حقیقت گذشتهاش هستند.