جولی، ستارهی دنیای تنیس، در آکادمی معتبر تنیس مشغول به تمرین است. پس از تعلیق ناگهانی مربیاش به دلیل تحقیقات، سایر بازیکنان ترغیب به صحبت میشوند، اما جولی سکوت را برمیگزیند.
در آیندهای نزدیک در توکیو، در حالی که خطر وقوع زلزلهای مهیب وجود دارد، شوخی دو دوست با مدیر مدرسه پیش از فارغالتحصیلی، به نصب دوربینهای مداربسته در مدرسه منجر میشود...
نوجوانی به نام یونگ-جه که از طریق فروش غیرقانونی اسپرم یک پزشک به دنیا آمده، او را مسئول نقصهای خود دانسته و خواستار جبران خسارت میشود. پزشک، چی-سونگ، با وجود اختلاف، احساس نزدیکی به او میکند. با ورود پدر یونگ-جه، دونگ-سوک، روابط بین این سه نفر متشنج میشود.
یک سرباز سابق نیروهای ویژه در شرایط بحرانی به گروهی میپیوندد که برای روزهای سخت آمادهاند. در این اجتماع، عشق شکوفا شده و همه با هم متحد میشوند تا آیندهای بهتر بسازند.
پس از آنکه مصطفی کمال در گالیپولی در سال ۱۹۱۵ شجاعت خود را به اثبات رساند، سفر خود را آغاز کرد. او در جبهههای شرقی علیه روسها و در سوریه علیه بریتانیاییها در نبردهای بزرگی شرکت کرد و به عنوان تنها افسر شکستناپذیر عثمانی در جنگ جهانی اول شناخته شد.
فری بومان پس از آنکه امپراتوری مواد مخدریاش فروپاشید، به نظر میرسید که به دور از دنیای تاریک برابانت به آرامش رسیده است. چه انگیزهای میتواند باعث شود که او همه چیز را به خطر انداخته و دوباره به آن دنیا بازگردد؟
مسابقه تفریحی بیسبال مردان بزرگسال در آخرین روز فعالیت زمین بازی محبوبشان، پیش از آنکه تخریب شود، به دورهای اضافی کشید. با غروب آفتاب که نمادی از پایان یک دوران بود، حس شوخطبعی و نوستالژی در هم آمیخت.
در سال 2008، در آخرین ماه تابستان قبل از شروع دبیرستان، یک پسر تایوانی-آمریکایی ۱۳ ساله و تاثیرپذیر، چیزهایی را یاد میگیرد که خانوادهاش نمیتوانند به او بیاموزند: اسکیتسواری، دلبستن و دوست داشتن مادرش.
افلاتون، بانویی که از دوران کودکی بینایی خود را از دست داده است، با بهرهگیری از نمایشهای گوناگون سایه و صداهایی که پدرش خلق میکرد، توانسته است زمام زندگیاش را دوباره به دست گیرد. او حرفهی پدر خود، که تعمیر ساعت بود، را به ارث میبرد.
جیاه، که زندگی پرباری دارد و همواره به دیگران کمک میکند، به دلیل کمبود وقت برای خود و احساس فرسودگی، با یک ماشین کروک اجارهای به تعطیلات میرود تا از مشکلاتش دور شود.
دختری روستایی که در پی یافتن میراث گرانبهای خانوادگیاش است، راهی سفری پرمخاطره به شهری ناشناخته میشود. در آنجا، با عشق راستین خود روبرو میگردد. او برای رهایی روح معشوقش، ناگزیر است سرنوشت را به سختترین آزمون ممکن فراخواند.
رویارویی یک زن کهنه سرباز جنگ افغانستان با پدربزرگ کهنه سرباز جنگ ویتنام در خانه خانوادگی کنار دریاچه، در حالی که زن با روح دوست صمیمی و درگذشتهاش ارتباطی مرموز دارد...