کارآگاه باتجربه "جان هریس" به لندن فرستاده می شود تا به یک نیروی ویژه محلی کمک کند برای به دام انداختن فردی که در حال کُشتن گنگسترها در سطح شهر می باشد.
"چان کای یوک" پس از مرگ مادرش، بسیار احساسِ تنهایی میکند ، او "گوانگژو" را برای پیدا کردن پدرش ترک میکند ، پدری که او و مادرش را رها کرده بود ، ولی وقتی پدرش را پیدا می کند ، او را به همراه خانواده جدید میبیند و ..
محافظی بنام حیدر که از جان یکی از شخصیتهای مهم نظام محافظت میکند، بر اساس حوادثی متوجه میشود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است! او دچار شک و تردید میشود و همین امر باعث میشود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد اما بخاطر خدمات خوبش او را به محافظت از فرد دیگری میگمارند که یکی از فعالان هستهای کشور است…
شخصیت اصلی فیلم از یک مخدر شیمیایی به نام اسید استفاده میکند و دچار توهم و اغتشاش ذهنی است و اتفاقاتی را که در زندگی و به واسطه اطرافیان برایش رخ داده را نمیتواند به خاطر بیاورد و همین شرایط درگیری های او با اطرافیان را منجر میشود…
"شینوهارا اریکا" دانش آموز سال اولی، داخل دبیرستان در حالی که داره با دوستانش حرف میزنه ، درباره دوسـت پسرش یه داستان میسازه . در واقعیت، اصن دوسـت پسری نداره دوستای اریکا به داستانش شک میکنن و این اریکاس که به اونا دروغ گفته. بعد اریکا یک پسر جداب داخل خیابان میبینه و ازش عکس میگیره. بعد این عکس ها را به عنوان عکس های دوسـت پسرش به دوستاش نشون میده..
بین سالهای 2013 و 2015، "استیو وایز" سعی بر این دارد که با بر پا کردن یک طرح برای تغییر لفظِ "این" برای یک شامپانزده به "شخص" دیوارِ فرق بین حیوان و انسان ها را بردارد ..
موضوع فیلم در مورد چند دوست فاسد می باشد که در به طرز وحشتناکی در زندگی اشتباهاتشان را تکرار می کنند، گاهی اوقات پیامدهای خوب و گاهی غم انگیز به دنبال دارد و ...
داستان درباره یک زن می باشد که در شب سال 1964 در یک باغ بزرگ به قتل رسید و در آنجا 37 نفر شاهد به قتل رسیدن او بودند و هیچ کاری برای جلوگیری از این اتفاق تلخ انجام ندادند و..
هنگامی که یک دختر و پسر در مدسه ابتدایی به هم علاقه پیدا می کنند در همان سال آن ها از یک دیگر جدا شدند و دختر بچه به یک شهر دیگر رفت، و حالا با گذشت ۴ سال پسر جوان معتقد است دوباره عشق خود را خواهد دید و …
یک زن جوان برای فرار از گذشته و شروع یک زندگی جدید به انگلستان می رود. او شغلی مبنی بر مراقبت از یک مرد معلول رو قبول میکند، اما فشار و محدودیت های این کار گذشته را دوباره به سراغش می آورد...
این مستند در مورد پدری که به تازگی همسرش را از دست داده ، و به همراه دو بچه اش زندگی میکند ، داستان از آنجا شروع شد که پدر متوجه بویِ عطری از لباس خوابِ بچه ها می شود و پیگیر آن میشود که از چه کارخانه یا فروشگاهی است ، ولی جوابی که میگیرد بد تر از آن چیزی بود که فکر میکرد ..