اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
بهزاد، کیوان، علی و جهان که اعضای یک گروه فیلمسازی هستند برای ساخت فیلمی با موضوع مراسم سوگواری محلی از تهران به روستاهای کردنشین سیاهدره و شاهپورآباد در بخش دینور، دهستان حر در کرمانشاه میروند و در انتظار مرگ پیرزنی در حال احتضار میمانند. آنها برای شخصی به نام خانم گودرزی کار میکنند. روستاییان تصور میکنند که آنها برای یافتن گنج آمدهاند و بهزاد، تنها عضو گروه که چهره اش دیده میشود نیز بدش نمیآید که مردم چنین تصوری داشته باشند. تنها چیزی که در او و دوستانش دیده میشود، حالتی از انتظار برای رخدادن یک حادثه است. گاهی او از پشت بامها، خود را به کنار خانهٔ پیرزنی میرساند که در آستانهٔ مرگ است و فرزندانش در آنجا جمع شدهاند و اندوهگین و منتظرند و گاهی نیز برای صحبت کردن با تلفن همراه، ناچار است به گورستان روستا که روی قلهٔ تپهٔ مجاور قرار دارد برود. در آنجا، جوانی در حال حفر یک گودال است. سرانجام، در حالی که به نظر میرسد همراهان بهزاد از انتظار خستهشده و رفتهاند، با ریزش گودال، جوان حفار زخمی میشود و پیرزن روستایی هم زنده میماند، اما حالا بهزاد که یک مرد جوان شهری است، در این روستای دورافتاده به درک تازهای از فلسفهٔ تولد و زندگی دست یافته است...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 84 جایزه و نامزد دریافت 129 جایزه دیگر.
در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
«کريس کول» (والبرگ)، تعميرکار ماشين هاي فتوکپي و خواننده ي جايگزين يک گروه موسيقي، آرزو دارد روزي ستاره ي راک شود. يک روز، «کريس» پيامي تلفني دريافت مي کند که زندگي اش را تغيير مي دهد - او حالا به خواننده ي اصلي گروه «استيل دراگون»، تبديل شده است...
«تری» یک دلال ماشین است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم «مارتین» که در گذشته همسایه آنها بوده بسراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
ماجرای فیلم در مورد دو دوست است که با هم به ورزش بوکس می پردازند و به صورت حرفه ای پیش می روند تا جایی که برای مسابقات به لاس وگاس رفته و در نهایت کار به جایی می رسد که برای مبارزه در مقابل هم قرار می گیرند ...
پس از اینکه زاتویکی در یک نبرد زخمی می شود، توسط یک دختر جوان و پدرش پرستاری می شود و بهبودی اش باز می گردد. اکنون او به خانواده آنها مدیون است و برای جبران می خواهد از آنها در برابر ارازل و اوباش مراقبت کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
در سال 1671 وقتی هلند در جنگ بسر می برد، شاهزاده ای بی پول “لویی چهاردهم” را برای سه روز جشن به قلعه خود دعوت می کند. در راس این کارها مشاور او “وتل” مردی باهوش قرار دارد که…..
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 24 جایزه دیگر.
کارگردانی خیال دارد نسخه ای سینمایی از «دراکولا»ی «برام استوکر» را بسازد. «ماکس شرک» (دافو)، ایفاگر شخصیت «کنت اورلاک» پیرو روش بازیگری «استانیسلافسکی» است و فقط در صورتی در گفت و گوها شرکت می کند که کاملا در جلد شخصیتش فرو رفته باشد. اما بقیه ی بازیگران اصلا آمادگی بازی واقع گرایانه را ندارند و …
این بار گودزیلا با موجودی بیگانه و اسرارآمیز که تبدیل به هیولایی به نام "اورگا" می شود مبارزه می کند. آنها برای مبارزه نهایی در شهر شینجوکو به هم می رسند...
اسفندیار به دلیل بیماری پدرش مامور میشود تا با مرسدس بنز به جای پدرش به کاشان برود. در این میان اسفندیار که میبیند یک اتومبیل گران قیمت به دست آورده سفر را یک روز عقب میاندازد و تصمیم میگیرد به اتفاق دوستانش یک روز با مرسدس خوش باشند. در طول روز اتفاقهای ناخوشایندی برای اسفندیار و دوستانش رخ میدهد که همگی از مرسدس متنفر میشوند و اسفندیار صبح روز بعد مرسدس را به آتش میکشد و…