چاو، خواننده اینترنتی با حافظه ای فوق العاده، توسط یونگ، پسر خیابانی، ربوده می شود و به کلبه ای دورافتاده برده می شود. برای فرار، چاو تنها توانایی خود، یعنی موعظه معنوی، را به یونگ پیشنهاد می دهد...
در حالی که تنها سه ماه از زندگی یک وبلاگ نویس زیبا و یک گیمر حرفه ای باقی مانده است، این دو یک عروسی ساختگی را برنامه ریزی می کنند تا آخرین آرزوهای خود را محقق سازند...
پس از ناپدید شدن همسرش، سو باتنز (با هنرنمایی آلیسون جنی) ، تصمیم میگیرد که او را یافت کند. وی به جستجوی میپردازد و در این راه، معروف و مشهور میشود. سو به سمت شهر یوبا میرود و تلاشهای خود را برای یافت همسرش، بیشتر میکند تا اینکه ....
گرگو و دوستان نوجوانش در سه چیز حضور دارند : مهمانی، رابطه جنسی و دنبال کردن آنلاین آنها. یک شب در یک مهمانی، لیلا قربانی پسرها می شود. جرات از کنترل خارج می شود و دنیای جوانان برای همیشه یک شبه تغییر می کند...
یک نوجوان بیخانمان (در یک تریلر ماوراءالطبیعه)، صدای یک کودک را دنبال میکند تا شبکهای از قاچاق انسان را که توسط قاتل آن کودک هدایت میشود، پیدا کند.
داستان در یک شهر کوچک یونانی رخ میدهد که دو زن با زندگیهای متفاوت و رویاهای فرار در آن زندگی میکنند. با اتفاق افتادن یک مرگ مشکوک، این دو زن که تا پیش از آن به هم بیتوجه بودند، به هم نزدیک میشوند و در کشف رازهای پنهان شهر به یکدیگر کمک میکنند.
استفانی نیکولز صاحب مغازه کریسمس است، اما ناگهان با خبر ناگواری روبرو میشود: صاحبملک قصد دارد ساختمان را تخریب کند و قرارداد اجاره مغازهها را فسخ کند. استفانی که ناامید شده، در آستانه کریسمس با مایکل کیلپاتریک، که برای صاحبملک کار میکند، آشنا میشود. مایکل به او کمک میکند تا مغازهاش را نجات دهد و در این میان، عشقی غیرمنتظره بین آنها شکوفا میشود...
یک نویسنده جوان کتابهای خودیاری در تعطیلات کریسمس به زادگاهش بازمیگردد تا کتاب جدیدش را تبلیغ کند. او به زودی معنای واقعی کریسمس و خانواده را درمییابد...
سامانتا، یک معلم، برای کریسمس به زادگاهش بازمیگردد، جایی که دوست پسرش الکس به او میپیوندد. وقتی میفهمد الکس ولیعهد مادلویا است، باید تصمیم بگیرد که آیا الکس را به اندازهای دوست دارد که تدریس را متوقف کند و سلطنتی شود.