رنفیلد، سرسپردۀ دراکولا و زندانی چندین دهه در آسایشگاه دیوانه، آرزوی زندگی دور از کنت، خواستههای مختلف او و همه خونریزیهایی را دارد که با آنها همراه است...
در یک دنیای خیالی که شامل دو پادشاهی ضد هم می باشد، دختری 15 ساله باید یک ماسک شیشه ای افسانه ای را بیابد تا بتواند این سرزمین را نجات داده و به خانه خودش باز گردد...
مرگ "میو" همسرش "تاکومی" و پسر شش ساله شان "یوجی" را تنها می گذارد."یوجی" صحبتهای اطرافیانش را درباره اینکه تولد او موجب مرگ "میو" شده را شنیده و خود را مقصر می داند...
در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی (Tatarigami)، آشیتاکا (Ashitaka) خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا (Tatara) می بیند. در این ماجراجویی او با سان(San)، شاهزاده خانم مونونوکه نیز ملاقات می کند.
دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه ای در دهکده نقل مکان می کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک تر باشند. آن ها در جنگل های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می کنند و خیلی زود با آن ها دوست می شوند...
در آینده ، در اثر استفاده از سلاحهای شیمیایی در بزرگترین جنگ جهانی تغییراتی در جهان بوجود می آید. انسانها زندگی تقریبا نزدیکی با گیاهان سمی و هیولاهای بزرگ دارند و میخواهند آنها را نابود کنند … یکی از پادشاهیها دهکده بادگیر صلحجویی است که شاهزاده ((Nausicaä)) و پدرش حکمرانی میکنند. دهکده به دلیل وزش باد مخالف مسموم نشد ولی دسیسه بزرگی از جانب حکمران همسایه برای شکستن صلح آغاز میشود. هیچکس نمیدونه ((Nausicaä)) نیروی پنهانی دارد که ممکنه جهان را تغییر دهد…
دختر جوان پناهنده ای که از خشونت و جنگ فرار می کند، کتابی از شعر شاعر مشهور قرن سیزدهم، مولوی را پیدا می کند. این کتاب به دروازه ای جادویی تبدیل می شود که در آنجا با مولانا جوان در زمانی که او پناهنده بود ملاقات می کند و از جنگ های وحشتناک خود می گریزد...
یک راننده از جانبازان سرسخت لرد ویناگار است. در حالی که او فردی به شدت مذهبی است، در زندگی روزمره خود بی وجدان است. یک روز متوجه می شود که دیگر نمی تواند خدای مورد علاقه اش را ببیند...
یک دزد جذاب و گروهی از ماجراجویان ، برای برگرداندن یک اثر گمشده، تلاشی حماسی را آغاز میکنند، اما وقتی با افراد اشتباه برخورد میکنند، اوضاع بهطور خطرناکی خراب میشود...
اکنون در میان بقیه ما در جامعه امروزی که از قدرت های قبلی خود بی بهره هستیم، تعداد انگشت شماری از خدایان یونان باستان مجبور به جلسات گروه درمانی مشترک می شوند تا واجد شرایط حمایت رفاهی مستمر باشند...
ویتوریا در حومه شهر با پسرش سالواتوره زندگی میکند که از طرفداران سرسخت داستانهای ابرقهرمانی است، که با تصور کردن خود به عنوان بخشی از ماجراهای آسترومن، بت سریال وب مورد علاقهاش، واقعیت سختی را که آنها را احاطه کرده است، شکل میدهد...
یک نگهبان شب در یک سردخانه برگزیده شده است تا به مردگان کمک کند تا کارهای ناتمام خود را در زمین به اتمام برسانند. یک روز دختر رویاهایش در آنجا ظاهر میشود...