در دنیای پساآخرالزمانی، بشریت در حال نابودی است. هیولاها، زامبیها و ماشینهای جنگی باستانی، آخرین بازماندگان را تهدید میکنند. تنها راه نجات، مبارزه با این تهدیدات است....
آنتونیو، یک کشیش مبلغ در سفر، بی گناه به نظر می رسد - تا زمانی که صلیب خود (حاوی گنج پنهان) را به عنوان یک سلاح در هنگام سرقت قطار به کار می گیرد. او در قطار با مردی به نام دراگون دوست می شود که به او کمک می کند با راهزنانی که صلیب می خواهند بجنگد...
راکُو و دوستانش پس از 20 سال زندگی در فضا، سعی میکنند خود را با زندگیِ مدرنِ قرنِ 21 تطبیق دهند. با این حال، راکُو وقتی متوجه میشود که کارتونِ مورد علاقهاش در دههی 90 دیگر پخش نمیشود، سعی میکند خالقِ آن را پیدا کند...
داستان انیمیشن بر روی یک یتی (موجود افسانهای در کوههای هیمالیا) دانشمند به نام میگو تمرکز دارد که متقاعد شده است موجودات نادری که با نام «پاکوتاهها (انسانها)» شناخته می شوند، واقعاً وجود دارند. بعد از اینکه میگو بصورت اتّفاقی با یک پاکوتاه برخورد میکند، او این موضوع را در میان همنوعان خود مطرح میکند امّا هیچکدام حرفهای او را باور نمیکنند. طولی نمیکشد که میگو تصمیم میگیرد تا به تنهایی به جستجوی پاکوتاهها بپردازد. این موضوع در نهایت باعث میشود تا زندگی آرام و بهدور از دغدغهٔ یتیها به سمت دنیایی پر سروصدا و شلوغ کشیده شود...
دانشمندی پس از نادیده گرفته شدن هشدارهای وی درباره سیل ویرانگر زمین، قایق می سازد. اما وقتی آشکار شد که فاجعه رخ خواهد داد، کسانی که دانشمند را بدگویی کردند، اکنون با ناامیدی به او روی می آورند...
دونالد به جای رفتن به سمت جنوب برای زمستان با دیزی و همه اردک های دیگر، اصرار دارد که در کنار میکی و باند بماند تا از همه چیز کریسمس لذت ببرد، برای دونالد بسیار لذت بخش است...
زمانی که ملکه زنبور توسط دیگر حشرات ربوده میشود، جیرجیرک سرگردان به نام آپولو که به اتهام این جرم متهم شده است، با سایر حشرات همکاری میکند تا ملکه و کل پادشاهی را نجات دهد...
تارا مارکوف دختری است که از قدرت های خارق العاده ای بهره مند می باشد. حال باید دید او یار جدید گروه "تایتان های نوجوان" است و یا تهدیدی برای آنها؟! همچنین این گروه باید از نشه "دث استروک" نیز باخبر شود...
در مورد گروهی از افراد می باشد که می خواهند مسیر 3000 مایلی شانگهای تا چشم انداز های پوشیده از برف هیمالیا را پیاده روی کنند اما در میانه ی راه، با یکی یتی (مرد برفی) جوان به نام اورست برخورد می کنند. در ادامه، آنها تصمیم می گیرند تا این موجود جادویی را به آغوش خانواده اش که در اورست زندگی می کنند، بازگردانند...
هاوارد لاوکرافت جوان پس از فتح R'yleh و پادشاهی یخ زده اکنون باید به پادشاهی زیر دریا سفر کند تا خانواده اسیر شده خود را آزاد کند، از سه کتاب جادویی مرموز محافظت کند و از خشم قریب الوقوع Cthulhu جلوگیری کند...