اریکا، مترجمی آمریکایی، مخفیانه رمانی را بازنویسی میکند که داستانش در بارسلونا میگذرد. با دعوت آنا (نویسنده اصلی) به بارسلونا برای مراسم امضا توسط یک کتابفروش، ماجرا پیچیده میشود.
یک تیم فوتبال روی میز، به شکلی ناخواسته و بر اثر اشتباه، مبلغ قابل توجهی پول به دست میآورد؛ اما این تیم حاضر به بازگرداندن آن نیست و در عوض تصمیم میگیرد در مسابقات جام باشگاههای اروپا شرکت کند. همزمان با افزایش سطح رقابت به دلیل موفقیتهای این تیم در تورنمنت اروپایی فوتبال روی میز، پدری بیمسئولیت و پسر سختکوش اما ناموفقش میکوشند تا اختلافاتشان را برطرف کرده و با یکدیگر آشتی کنند.
جک که مردی میانسال است و به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده، در طول شش هفته میکوشد تا همسرش را آشتی دهد، رفتارهای زورگویانه خانواده زنش را کنترل کند و برادر ناتنیاش، کنی بوی، را هدایت کند. با این حال، تمام تلاشهای او بیثمر میماند و زندگیاش از مسیر درست منحرف میشود.
مردی خجالتی با فرشته مرگ دلربایی ملاقات میکند که پیشنهاد میدهد او را با خود ببرد. مرد حاضر است با او برود، به شرطی که فرشته مرگ به او کمک کند از کسانی که اذیتش کردهاند انتقام بگیرد. اگر مرد از مرگ فرار کند، فرشته مرگ جاودانگیاش را از دست میدهد. چه کسی دوباره از مرگ پیشی خواهد گرفت؟
دو دختر نوجوان در یک جزیره دور افتاده، با تشکیل یک تیم تشویق، علاوه بر دنبال کردن علاقه خود به رقص، به محرک اصلی تشویق تیم فوتبال مدرسه و ایجاد شور و هیجان در کل جزیره تبدیل میشوند.
یک گروه دخترانه کی-پاپ که شهرتی جهانی دارند، در عین حال که زندگی پر زرق و برق خود را در کانون توجه حفظ میکنند، به صورت مخفیانه به عنوان شکارچی اهریمن فعالیت کرده و تعادلی بین این دو وجه از زندگیشان برقرار میکنند.
این سفر، بینندگان را به اعماق ذهن پیرو و لارا میبرد، جایی که خودهای درونی آنها به چالش کشیده میشوند. در این میان، افکار پنهان و کشمکشهای درونی که جهتدهنده انتخابهای ما هستند، هویدا میگردند.
با رسیدن سارا، فرزند بزرگ خانواده، به سن قانونی و اعلام قصد ازدواجش با اوچو، خانواده دچار آشفتگی میشود و خاویر و ماریسا به دنبال راهی برای جلوگیری از آن هستند. همزمان، دنی با بحران وجودی مواجه است، پائولیتا حسادت میکند، کارلوتا از نامزد جدید خود که از خانوادهای متمول است خبر میدهد و روسیو نیز برای اولین فیلمش انتخاب شده است.
دنیس یک متخصص شراب (سوملیه) است که کشف میکند میتواند با قرار دادن پیامی در یک بطری شراب خالی که برای سال خاصی برچسبگذاری شده، زمان حال خود را تغییر دهد. او که دائماً در تلاش برای اصلاح اشتباهات گذشته است، خود را گرفتار این سفرهای زمانی مییابد.
این فیلم، داستان پر از خنده سفر دختری جوان به نام الیف را روایت میکند که میخواست خبرنگار جنگی شود، اما سر از نوشتن طالعبینی در بخش اخترشناسی درآورد.
دانشآموزانی که در امتحانات مردود شدهاند، برای ورود به دانشگاه به سهمیه ورزشی روی میآورند و رشته بوکس را انتخاب میکنند. آنها با خوششانسی مراحل منطقهای مسابقات را پشت سر میگذارند؛ اما در سطوح بالاتر رقابت، با چالشها و آیندهای نامعلوم روبرو خواهند شد.
داستان درباره "مته" است، پسر نازپرورده تاجر ثروتمندی که پدرش او را به این باور میرساند که در قرن شانزدهم میلادی به عنوان یک خدمتکار در شهری عثمانی تناسخ پیدا کرده است.