کمدین، اری شافیر، از قالب معمول خود بیرون میآید تا حقیقت ناراحتکننده اینکه بچهها مزخرف هستند و بزرگ شدن نیز مشکلات چرب و چیلی خاص خودش را به همراه دارد، آشکار کند.
استوارت که در میانه بحران میانسالی است، به دنبال هیجان در زندگی، با خانواده بهترین دوستش به پاریس سفر میکند. در آنجا، او به طور ناگهانی به دختر دوستش، رزالیند، که 26 ساله است، زیر برج ایفل پیشنهاد ازدواج میدهد...
وقتی یک فروشنده صابون مسافر به شهر متروکه چینی میرسد، جنایتی اتفاق میافتد و باعث میشود ساکنان عجیب و غریب این شهر با یکدیگر دشمن شوند و نتایج وحشتناکی به دنبال دارد ...
پاوان، یک مرد 18 ساله بریتانیایی-هندی که در مورد فرهنگ رقص از دهه 1970 خیال پردازی می کند، در حالی که تلاش می کند با واقعیت های زندگی خود دست و پنجه نرم کند، عاشق یک مدل جوان می شود...
یک زوج خوشبخت که به زودی ازدواج می کنند ، یک هفته قبل از عروسی برای کار از یکدیگر جدا می شوند و افراد جدیدی پیدا می کنند که آنها را وادار می کنند تا خواسته های خود را زیر سوال ببرند...
داستان فیلم در زمانی رخ میدهد که چارلز دیکنز مشغول نوشتن کتاب بسیار معروف سرود کریسمس هست. این کتاب در کریسمس سال ۱۸۴۳ زمانی که دیکنز نویسندهی نامی شده بود به چاپ رسید و…
پوزن در استندآپ کمدی خود به مرگ اسطورههایش، ذات پلید انسانها، علاقه دوباره به یک مجموعه علمی تخیلی و انتقاد از گروههای موسیقی جدید میپردازد. لحن این استندآپ کمدی طنزآمیز، احمقانه، توهینآمیز و گاه ترکیبی از همه اینها است.
داستان انیمیشن بر روی یک یتی (موجود افسانهای در کوههای هیمالیا) دانشمند به نام میگو تمرکز دارد که متقاعد شده است موجودات نادری که با نام «پاکوتاهها (انسانها)» شناخته می شوند، واقعاً وجود دارند. بعد از اینکه میگو بصورت اتّفاقی با یک پاکوتاه برخورد میکند، او این موضوع را در میان همنوعان خود مطرح میکند امّا هیچکدام حرفهای او را باور نمیکنند. طولی نمیکشد که میگو تصمیم میگیرد تا به تنهایی به جستجوی پاکوتاهها بپردازد. این موضوع در نهایت باعث میشود تا زندگی آرام و بهدور از دغدغهٔ یتیها به سمت دنیایی پر سروصدا و شلوغ کشیده شود...
در شب سال نو در هامبورگ، صاحب یک کلوب شبانه برای سرپا نگه داشتن جشن تلاش میکند که ناگهان با چالشهای متعددی روبرو میشود. یک قلدر سابق روسپی، پلیس، یک ستاره راک سابق و عشق زندگی او همگی به دنبال او میآیند.
سوپربت و انتقامجویان عدالت در حالی که تلاش میکنند یک شوهر و پدر خوب باقی بمانند، از دوران بازنشستگی خارج میشوند تا از یخ زدن سیاره تاریک جوکستر و لیسپ لوتور جلوگیری کنند...
راکُو و دوستانش پس از 20 سال زندگی در فضا، سعی میکنند خود را با زندگیِ مدرنِ قرنِ 21 تطبیق دهند. با این حال، راکُو وقتی متوجه میشود که کارتونِ مورد علاقهاش در دههی 90 دیگر پخش نمیشود، سعی میکند خالقِ آن را پیدا کند...