7 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
"تام وینگو" مردی غمگین است که با همسرش دچار مشکل است.وقتی خواهرش اقدام به خودکشی می کند روانپزشکش "سوزان" درمان او را به عهده می گیرد.او رازی وحشتناک در کودکی آنها را کشف می کند و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
«فرانکي» (فايفر) پيشخدمت «آپولو»، رستوراني در مرکز شهر نيويورک است که زندگي تنهايش بين محل کار و آپارتمان کوچکش محدود مي شود. «جاني» (پاچينو) نيز کلاهبرداري است که پس از هجده ماه حبس به نيويورک مي آيد. و «نيک»، مالک مهربان «آپولو» او را به عنوان آشپز استخدام مي کند. پس از چندي ميان «فرانکي» و «جاني» رابطه اي دوستانه ايجاد مي شود...
هیلاری اونیل (رابرتس) زن جوانی است که پس از بی وفایی محبوبش، زندگی اش به هم ریخته است. او که خانه ی مشترکشان را ترک کرده، حالا نیاز دارد کاری تازه و جایی برای ماندن پیدا کند. او یک تقاضانامه ی پرستاری شبانه روزی پر می کند و به عنوان مراقب و پرستار ویکتور گدیس (اسکات)، مردی از یک خانواده ی مرفه که مبتلا به سرطان است، مشغول به کار می شود...
هنگ کنگ ۱۹۶۰، یودی پسر جوان و خوشتیپ توسط یک پیر فاحشه بزرگ شده است. زن که امیدوار است یودی را برای خود داشته باشد از فاش کردن اسم مادر واقعیش امتناع می کند. یودی در شهر به عنوان کسی که قلب دختران را ربوده و می شکند شناخته می شود. دو دختر به دام او می افتند که یودی با این دو ماجراهایی دارد و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
جایی میان کارولاینای شمالی و جنوبی. «سیلر ریپلی» جلوی چشم های محبوبه اش، «لولا»، مردی را که با چاقو به او حمله کرده، می کشد و به زندان می افتد. اما بیست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد می شود «لولا» با این که مادرش «ماری یتا» ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به دیدنش می رود. عشاق از شهر می روند و به سوی نیو اورلیانز به راه می افتند..
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
«ادوارد لوییس» (گیر)، سرمایه دار نیویورکی، به خیابان گردی به نام «ویوین وارد» (رابرتس) پیشنهاد می کند که در ازای دریافت پول به عنوان راهنما و هم راه، چند وقتی را در اختیار او باشد …
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
“آنتونی” دوازده ساله عمیقا عاشق یک آرایشگر خوشگذرن است،تجربه ای که هیچگاه فراموش نمی کند.بعدها در زندگی اش او تلاش می کند این احساس را به همراه “ماتیلد” زنی که ازدواج کرده به دست بیاورد …
«هانري بولانژه» (لئو) پس از پانزده سال کار در يک شرکت، بي کار مي شود و تصميم مي گيرد خودکشي کند. او پس از بارها سعي و تلاش ناموفق، در نهايت در ازاي هزار پوند، قاتلي (کولي) را براي کشتن خود استخدام کند. در اين بين، با زن گل فروشي (کلارک) آشنا مي شود و فکر مي کند که زندگي اش تغيير کرده است. پس سعي مي کند قرارداد قتل را بر هم زند، ولي اين کوشش بي فايده است...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 23 جایزه دیگر.
«سام» (سوايزي) در گردشي شبانه با نامزدش، «مالي» (مور)، در کوچه اي تاريک به دست ولگردي به قتل مي رسد و روحش از بدنش جدا مي شود، اما کنار «مالي» مي ماند. بعدتر روح «سام» مي فهمد که مرگش تصادفي نبوده و دوستش «کارل» (گلدوين) اين نقشه را براي تصاحب چهار ميليون دلاري کشيده که به اشتباه از حساب بانکي او سر درآورده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 21 جایزه دیگر.
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) وقتی مخترع مهربان می میرد، «ادوارد» تنها می شود….….
داستان فیلم در مورد «راجا» (امیر خان) پسری می باشد که به همراه خانواده اش زندگی سخت و فقیرانه ای را در هند می گزرانند. راجا به کالج می رود و در آنجا....
«وید واکر» معروف به «بچه ننه» (دپ)، جوان بزهکاری است که به خاطر اعدام پدر و مادرش همیشه اشک از گونه هایش جاری است. «بالدوین» (میلر) که رقیب «بچه ننه» است، با او و دوستانش درگیر می شود. در اغتشاشی که به راه می افتد، «بچه ننه» مقصر شناخته می شود، در نتیجه او را به دارالتأدیب می فرستند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
«شلبي» (رابرتس) قرار است عروس «خانواده ي ايتنتن» شود ولي بيماري ديابت دارد و بنابراين بچه دار شدن برايش خطرناک است؛ ضمن آن که مي داند نامزدش، «جکسن لاچري» (مک درمت) بچه مي خواهد. «شلبي» نگران و عصبي است. در حالي که «املين ايتنتن«(فيلد)، مادر شوهر آينده اش، به او اطمينان مي دهد که هيچ اتفاقي نخواهد افتاد...
هنرمندی میانسال به دستیار زیبا و جوان خود علاقه مند می شود،دختری 12 ساله در هتلی گرانقیمت زندگی می کند و وکیلی عصبی همراه با مادر خود سه داستان این فیلم را تشکل می دهند...