ملانی، که اخیراً طلاق گرفته است، به همراه پسرش جیسون برای کریسمس به یک جزیره دورافتاده سفر میکند. آنها در آنجا با چالشهای جدیدی مواجه میشوند، از جمله اداره یک فانوس دریایی واقعی. ملانی در طول این سفر با مردی جذاب آشنا میشود و با او ارتباط برقرار میکند...
کارلی در کریسمس به یک شهر کوچک میرود تا رهبری گروه کر کلیسا را بر عهده بگیرد. او که اولین تعطیلات زمستانی خود را بدون مادرش سپری میکند، با مردی که پس از خدمت در ارتش به شهر بازگشته، آشنا میشود...
ژوئن و دیکلن، که زمانی با هم مشکل داشتند، مجبور میشوند برای نجات ایستگاه تلویزیونی محلی با هم همکاری کنند. اما وقتی ایده آنها برای برگزاری کنسرت کریسمس موفقیتآمیز نیست، باید به اصل ماجرا پی ببرند...
کلویی، یک برنامهریز رویدادهای حرفهای، برای سازماندهی تولد خواهرزادهی یک سردبیر وبسایت تأثیرگذار استخدام میشود. جو فردی سرسخت است و کلویی متوجه میشود که کار با او آسان نخواهد بود...
سامانتا برای کمک به خواهرش، تصمیم میگیرد که با پارکر ویلیامز، صاحب یک تاکستان رقیب، قرار بگذارد. او امیدوار است که این کار باعث شود پارکر موافقت کند که امیلی و تونی با هم ازدواج کنند...
در یک کشتی تفریحی مجلل عظیم در حالی که در دریا هستید، ساقی وفادار سوگورو و زنی مرموز به نام چیزورو در تلاش برای کشف یک راز قتلی که در کشتی رخ می دهد، از مسیر خود عبور می کنند.
در فیلم بهترین کریسمس هنگامی که سرنوشت، شارلوت و خانوادهاش را تنها چند روز قبل از کریسمس به خانه دوست قدیمیاش، جکی میرساند، او از فرصت استفاده میکند تا ثابت کند زندگی دوست قدیمیاش آنقدرها که در نامههایش به نظر میرسد، شگفتانگیز و بینقص نیست و…
در اعماق کوه های راکی، رعد و برق به یک معدن برخورد می کند، آتش سوزی مرگباری را به وجود می آورد و عشق غیرمنتظره ای بین یک جنگل بان و یک زمین شناس را شعله ور می کند. آنها برای فرار از شعله های آتش تلاش می کنند.
یک پری دریایی جوان با یک جادوگر دریایی معامله می کند تا صدای زیبایش را با پاهای انسان عوض کند تا بتواند دنیای بالای آب را کشف کند و شاهزاده ای را تحت تاثیر قرار دهد...
پدر و دختری یک کپسول زمانی با مضمون کریسمس را پیدا می کنند که در حیاط خانه خود دفن شده است. آنها خود را موظف می کنند که صاحب آن را پیدا کنند و پدر ممکن است عشق را در این راه پیدا کند...
اِما، یک مادر مجرد، همیشه برای دیگران، بهخصوص دخترش، لیلی، تلاش میکند. اما وقتی لیلی در یک مسابقه برنده میشود و آرزوی کریسمسش برآورده میشود، زندگی اِما تغییر میکند...
لوری-جو و ویکتوریا، دو دوست علاقهمند به کریسمس، به شهری میروند که کریسمس در آن تمام سال برپا است. آنها در آنجا با دو غریبه خوشتیپ و همفکر آشنا میشوند و ماجراجوییهای جالبی را با هم تجربه میکنند...
هایدی، یک هنرمند جوان، برای فروش تزئینات دستساز خود به بازار کریسمس هایدلبرگ میرود. در آنجا، او عاشق یک هنرمند محلی میشود که به او کمک میکند تا با میراث خانوادگی خود، که در جنگ از بین رفته بود، دوباره ارتباط برقرار کند...
جف و تیزا موری تصمیم گرفته اند که خانواده خود را به زادگاه خود آتلانتا بازگردانند، زمانی که به تیزا شغل رویاییش پیشنهاد می شود. این رویا زمانی به واقعیت تلخی تبدیل می شود که مسائل خانوادگی، دوست پسر جدید مادر و معشوقه های سابق در بازگشت آنها منتظر آنها هستند...
هالی باید برای تبدیل هتل کلسترفونکه به یک اقامتگاه عظیم، آن را بخرد. اما او پس از آشنایی با فرانک، در دوراهی قرار می گیرد که آیا کار خود را به پایان برساند و به زندگی شهری خود بازگردد، یا عاشق او شود و ...