ویل هیز مرد سی ساله ای است که در منهتن نیویورک زندگی می کند . او یک دختر ده ساله به اسم مایا دارد و از همسرش طلاق گرفته است . دخترش مایا سوالهای زیادی از او در مورد زندگی قبل از ازدواجش دارد و دوست دارد بداند والدینش چگونه با هم آشنا شده و به هم علاقمند شده اند . داستان ویل از سال 1992 شروع شده که بعنوان یک سیاستمدار بلند پرواز به نیویورک رفته تا در مبارزات حزبی فعالیت کند . در آنجا او با دوست صمیمی اش راسل آشنا می شود که از لحاظ سیاسی با یکدیگر هم عقیده هستند و همچنین در مدت این سالها با سه زن با خصوصیات اخلاقی بسیار متفاوت در ارتباط بوده است . ویل می کوشد تا ...
یک شاعر و یک دانشجوی هنری عاشق یکدیگر میشوند، اما اعتیاد آنها به هروئین رابطه آنها را نابود میکند. آنها در چرخهای از فراموشی، خودتخریبی و ناامیدی گرفتار میشوند.
آدریان یک پاپاراتزی هالیوود است که برای گرفتن عکس از یک ستاره بسیار دست نیافتنی، پارکر بنت، مأمور شده است. او نمی داند، زمانی که هر دو برای استراحت در کوه های کارولینا شمالی می روند ، شانس خود را به دست خواهد آورد...
پدر بیجویا با نامه ای ترتیب ازدواج او با نارن، پسر یکی از دوستان دوران کودکی را می دهد . اگر وضعیت در سه دهه به شدت تغییر کند آیا بیجویا و نارندرا ازدواج خواهند کردا؟...
زمانی که ایزابلا عاشق بدشانس و بلیک فیلمساز متوجه میشوند که در حال برنامهریزی یک جشن بزرگ در یک عمارت هستند ، آنها به طور غیرمنتظره ای عشق و ماجراجویی را پیدا می کنند که هرگز نمی دانستند می تواند واقعی باشد...
پیتون، تهیهکننده پادکست، مجبور میشود الکس را به ستاره بعدی تبدیل کند و نمایشی عالی برای نجات ایجاد کند. این نمایش در قالب یافتن عشق واقعی پیتون است. همانطور که دو نفر پیش می روند، آنها کسانی هستند که عشق را پیدا می کنند...
یک مقاله نویس عاشقانه فکر می کند که زندگی عاشقانه اش را مشخص کرده است، تا زمانی که دوست قدیمی اش از او جدا می شود. در همان زمان، سردبیر او نویسنده جدیدی را برای همکاری در ستون او استخدام می کند و با برخورد آنها عشق بینشان شروع می شود...
این فیلم در سال 1947 اتفاق میافتد و داستان مجموعهای از افرادی است که مجبورند خانه خود را تخلیه کنند تا به مکان دیگری نقل مکان کنند. هرج و مرج رخ می دهد زیرا ساکنان اصلی با خانواده دیگری که وارد خانه می شوند روبرو می شوند...
ال گریگو یک مشاور تصویر سیاسی بازنشسته و بدبین، که ازدواج خود را به پایان رسانده و یک پسر جوان دارد اغلب به این مفتخر است که برای نامزدهایی کار کرده است که هرگز در انتخابات شکست نخوردهاند. ریکاردو پرات ، یک نامزد جذاب اما محدود به لحاظ فکری، او را استخدام میکند زمانی که کامیلا هِوِل، دانشجوی سابق دانشگاه ال گریگو که به خبرنگار مبارز تبدیل شده است، تصمیم به مقابله با او برای فاش کردن گذشته پر دردسر او و معاملات پنهان خانوادهاش میگیرد...
پروفسور ویلکزور ، که همسر و دختر مورد علاقه اش از او جدا شده اند، در جریان دعوا در یک میخانه حومه شهر به شدت از ناحیه سر مجروح می شود، حافظه خود را از دست می دهد و ...
اَبی و شان قبلاً بهترین دوستان هم بودند. سالها بعد، آنها دوباره در یک خلوتگاه همدیگر را ملاقات میکنند و وقتی در حین پیادهروی از گروه جدا میشوند، باید با هم همکاری کنند تا راه بازگشت را پیدا کنند...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 36 جایزه و نامزد دریافت 29 جایزه دیگر.
بد بلیک مرد ۵۷ ساله الکلی و خواننده ای دوره گرد است. او ازدواج های ناموفقی در گذشته داشته و در حال حاضر تنهاست و غالبا در حال مسافرت با ماشین کهنه خود است. در یکی از روزها با زنی خبرنگار به نام جین که طلاق گرفته و یک پسر چهار ساله دارد آشنا میشود. جین قصد دارد شخصیتی که پشت نقاب خوانندگی بد قرار دارد را کشف کند...