جرقهها بین مدیرعامل جدید یک شرکت شیرینی پزی در شهر کوچک و صاحب یک نانوایی محلی به پرواز در میآیند که آنها سعی میکنند یک دستور غذای مخفی دزدیده شده را بازسازی کنند....
یک کارگردان موفق فیلم کریسمس زمانی که یک مدیر خوش تیپ شبکه ظاهر می شود و تهدید به توقف تولید آخرین فیلمش می کند، شروع به زندگی در فیلم کریسمس خود می کند...
کارلینیوس شریک زندگیاش را در حال خیانت میبیند، سپس با گراسا آشنا میشود که بهعنوان همسر جدید او ظاهر میشود تا بتواند در کریسمس با خانواده سنتیاش چهره خود را حفظ کند....
اما دو کریسمس متفاوت را تجربه میکند: یکی جایی که در شهر میماند و با یک عشق جدید جشن میگیرد و دیگری جایی که به خانه نزد خانوادهاش و مردی به نام "درو" برمیگردد. او سرانجام کشف خواهد کرد که چه چیزی او را در زندگی و عشق واقعاً خوشحال می کند....
هنگامی که یک منتقد مشهور فیلم توسط همسرش در محل خانه خود مرده کشف می شود ، مأمور تحقیق آرویند ماتور (سانی دول) می داند که این فقط آغاز کابوس برای داوران فیلم در سطح شهر است...
کیم و تئو در خرید جمعه سیاه همدیگر را می بینند و جرقه ای بین آنها ایجاد می شود، اما این زوج به دلیل وحشت از هم جدا می شوند. هر دوی آنها نمی توانند یکدیگر را فراموش کنند و ...
پس از اتمام یک ماموریت، امدادگر آنی بلیک به خانه در ورمونت می رود تا تعطیلات را با خانواده خود بگذراند. هنگامی که پناهگاه حیوانات محلی بسته می شود، آنی با کمک دامپزشک محلی و دشمن مدرسه قدیمی، دیلن، وارد عمل می شود تا آن را نجات دهد...
یک سرآشپز قنادی، رویای افتتاح فروشگاه پستی خود را دارد. او با یک سرآشپز دیگر برای یک رویداد بزرگ باید یک منوی واقعاً الهام گرفته در زمان کریسمس ایجاد کنند...
وقتی پدرش می میرد، مک کنزی سنت پدرش در جمع آوری کمک های مالی در شهر "بازی های گوزن شمالی" را زنده نگه می دارد، اما وقتی چیس لهو دبیرستانی ظاهر می شود و علیه او بازی می کند، جرقه بین آنها افزایش می یابد...
یک دستیار جاهطلب هالیوودی وقتی میپذیرد در انزوا با یک هنرپیشه که میخواهد در حالی که برای نقش بعدی خود آماده میشود، تجربهای بسیار دور از تمدن داشته باشد، در موقعیتی جهنمی و مرگ یا زندگی میبیند...