جیمی جنایتکار کوچک اهل مالمو است که آرزوی بزرگ کردنش را دارد. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که معامله مواد مخدر در طول زندگی خود را با رئیس جنایتکار بدنام دراگان انجام دهد. همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود و ناگهان جیمی به مردی تحت تعقیب تبدیل می شود که از پلیس فرار می کند...
یک تیم رنجر بسیار حرفه ای عازم کنگو در آفریقا میشوند تا جلوی یک عملیات و ساخت و ساز بزرگ هسته ای را بگیرند. جایی که خطرناک ترین دشمنان و تروریستها به تکنولوژی کیک زرد هسته ای دست یافته اند و اکنون مشغول ساخت بمب های بسیار خطرناک هستند…
فیلم در مورد مردی به نام روی هستش که دیوانه ی اتومبیل و ماشینش است، موستانگ زرد رنگش را به دور از چشم دخترش که در تعطیلات برای دیدنش می آید ، در یک مسابقه غیر قانونی که به زودی آغاز میشه آماده میکند و در نروژ به چالش میکشد و …
سال ها پس از شیوع یک طاعون که اکثر بشریت را تبدیل به هیولاهای وحشی کرده، یک فرد سرکش و خشن قبول میکند تا یک گروه از بازماندگان را صحیح و سالم به یک پناهگاه ببرد...
داستان این فیلم زیبا و اکشن درباره یک کاراگاه است که برای گرفتن انتقام همسر خود از یک خلافکار فوق العاده حرفه ای که در زندان است, مرتکب یک جرم میشود تا به زندان بی افتد ولی در زندان یک حقیقی را میفهمد که افراد دیگری در پشت پرده قتل همسرش دست داشته اند.
مردی جوان وسط یک متروی شلوغ به هوش می آید، اما او نمی داند چطوری به آنجا آمده و حتی اسم خودش را هم نمی داند. او یک کوله پشتی دارد و به وسیله آن سعی می کند به دنبال هویت خود بگردد و طولی نمی کشد که متوجه می شود زندگی اش در معرض خطری بزرگ است……
یک شهروند محترم و باافتخار به نام “نیلز” در طول زمستان وحشی، وظیفه برف روبی از روی کوه ها را دارد. اما زمانی که پسرش اشتباهاً به قتل می رسد، او وارد عمل می شود که باعث رخ دادن جنگی میان گنگسترهای وگان و رئیس مافیای صربستان می شود…..
داستان مجرمی به نام جیمی که پس از گذراندن دوازده سال زندان به دلیل سرقت مسلحانه، عفو مشروط می گیرد. وی پس از آزادی سوگند یاد کرد که به آنی، عشق دوران کودکی اش، که در حال مرگ بر اثر سرطان است، بهترین سال گذشته زندگی اش را هدیه دهد. اما متأسفانه انجام این کار به این سادگی ها نیست...
داستان یک جامعه شناس که به جزیره ای دور افتاده سفر می کند تا راز مرگ برادرش را بررسی کند. اما به زودی اتفاقاتی برایش رخ می دهد که حتی فکرش را هم نمی کرد...
ایستگاه پلیسی در یک شهر کوچک بهصورت غیرمنتظرهای تبدیل به میدان نبردی میان یک قاتل حرفهای (باتلر)، یک پلیس زن تازهکار اما باهوش و یک شیاد غیرقابلاعتماد (گریلو) که هیچ جایی برای رفتن ندارد و در جستجوی مکان امنی به پشت میلههای زندان پناه میبرد، میشود...
در سال 1953،جنگ کره به مراحل آخرش رسیده است. ارتش مردمی داوطلبین چین آخرین نبرد را در کومسانگ آغاز کرده اند. برای رسیدن به میدان نبرد در وقت معیین و رسیدن نیروی کافی به خط مقدم کومسانگ...
رابرت یک مامور بازنشسته سیا است که در آرامش در یک استراحتگاه مخفی در جنگل زندگی می کند. یک روز، پسر ش برای ملاقات به اردوگاه میرود - اما دشمن قدیمی رابرت، بالزاری، او را دنبال میکند. در حالی که بالزاری و تیمش یک حمله همه جانبه را آغاز می کنند، پدر و پسر به پناهگاهی با فناوری پیشرفته که دیوارهای فولادی و سلاح های پیشرفته دارد عقب نشینی می کنند...