یک کارمند گورستان خودرو مخفیانه بهعنوان منشی تحویل کار میکند که با درخواستهای تحویل غیرمعمولی سر و کار دارد . یک روز او مجبور میشود پسر بچه ای را جابجا کند و …
یک مامور اف بی آی به نام تراویس بلاک، وظیفه او این است که ماموران مخفی را در موقعیتهای خطرناک نجات دهد. او متوجه توطئهای میشود که شهروندان آمریکایی را مورد هدفی مرگبار قرار خواهد داد. بلاک نه تنها باید عاملین این توطئه را پیدا کند، بلکه باید حقیقت را نیز کشف کند. حقیقتی که ممکن است خیلی چیزها را تغییر دهد...
وقتی یک عضو نیروی دریایی در تلاش است تا انتقام خون همسر باردارش را بگیرد، توطئهای بینالمللی را کشف میکند. وقتی که گروهی از سربازان روس در مقابل مشارکت «جان کلی» در یک مأموریت فوق-سری خانوادهاش را به قتل میرسانند، او میخواهد به هر قیمتی که شده آدمکشها را تعقیب کند. مأموریت کلی به همراه همکارش با بازی «جودی ترنر اسمیت» و یک مأمور سیا با بازی «جیمی بل»، موجب افشای دسیسهای میشود که ممکن است ایالات متحده و روسیه را وارد جنگی تمام عیار کند. کلی که دو راهی تعهد به کشور و شرافت خانواده را پیش روی خود میبیند، اگر میخواهد از وقوع یک فاجعه جلوگیری و هویت دسیسهچینان را برملا کند، باید بدون پشیمانی با دشمنانش بجنگد.
کلانتر هیکی تلاش می کند تا بدترین موردی را که در شهر کوچکش دیده است حل کند که احتمالاً توسط یک باند محلی خشن به رهبری یک جنایتکار ترسناک ایجاد شده است...
دو باند خلاق با هم مستندی درباره موسیقی و زندگی سنت وینسنت می سازند. با این حال ، آنها خیلی زود نیروهای غیرقابل پیش بینی را در کمین سوژه و فیلمساز کشف می کنند که باعث می شود دوستی آنها و پروژه را از بین ببرد...
رودریگو و بئاتریز زن و شوهری هستند که پس از گذراندن یک رویداد دردناک، از دوست خود، آنا، درخواست می کنند تا در طول بیماری همهگیر در خانه خود منزوی بماند. همه چیز در چند روز اول به آرامی پیش می رود اما یک روز صبح، رودریگو نام آنا را در لیست مرگ و میر ناشی از کووید-19 می بیند...
داستان در سال 1938 و در جریان جنگ داخلی اسپانیا اتفاق می افتد. پس از ظهور زامبی ها در نتیجه استقرار جنگ بیولوژیکی توسط گردان حفاظتی حزب نازی بر روی ساکنان یک دهکده کوچک، نیروهای جمهوری خواه و فرانکوئیست خود را مجبور می کنند که به طور موقت با یکدیگر متحد شوند تا با مردگان بجنگند ...
هنگامی که یک قهرمان جهان در مسابقات ورزشی توسط دوست دیرینهاش اخراج میشود، باید مهارتهای اساسی بزرگسالی را بیاموزد تا به تنهایی زندگی کند و از خود مراقبت کند...
گروهی از افسران مستقر در دخمه پرپیچ و خم باید برای جان خود با هچت، یک زندانی با ارزش و باهوش، مبارزه کنند. هنگامی که او فرار می کند، برنامه مرموز و مرگبار او عواقب گسترده و وحشتناکی دارد...
یک زن و مرد از خواب بیدار می شوند و متوجه میشوند که در صندوق عقب یک کامیون محبوس شدهاند، خیلی زود به این نتیجه میرسند که ربوده شده اند و به عنوان گروگان نزد آدم ربایان هستند ...