در یک روز و شب تابستانی وحشی در آپارتمانشان در ایست ویلیج، بانی، کلاهبردار خیابانی و دوستش دینو، با گروهی از همسایگان عجیب و غریب نقشه میکشند تا جسد یک مرده را پنهان کنند. با گذشت زمان و افزایش گرما، هرج و مرج حکمفرما میشود.
میریام گریکو، پیانیست مشهور بینالمللی، موسیقی را دلیل اصلی و مهم زندگی خود قرار داده است، تا جایی که آن را بر عشق به شریک زندگیاش، آندرهآ، که او نیز پیانیست است، اما استعداد فوقالعادهای ندارد، مقدم میداند.
دو دزد خردهپا، سالی و لو، عمارت یک بیوه مرموز را هدف قرار میدهند. در حالی که سالی مجذوب زیبایی او میشود، سرقت آنها با تعقیب و گریزهای مرگبار یک قاتل سریالی که شهر را طعمه خود کرده، درگیر میشود.
دو برادر ماجراجویی بینظیری را آغاز میکنند - سفری در اعماق تونلهای جنگ جهانی دوم در جبل الطارق برای یافتن گنجی گمشده. پیچیدگیهایی پیش میآید و آنچه که به عنوان یک ماجراجویی آغاز شده بود، در نهایت به یک موقعیت مرگ و زندگی برای زنده ماندن تبدیل میشود.
باب، انقلابی سابق و پارانویایی، همراه دختر مستقلش، ویلا، در انزوا زندگی میکند. با ظهور مجدد دشمن شرور باب و ناپدید شدن ویلا، باب برای یافتن دخترش تلاش میکند، در حالی که هر دو باید با عواقب گذشتهٔ خود مواجه شوند.
دکتر مدلین فی، روانپزشک موفق و نویسنده پرفروش، در حالی که روی کتاب بعدی خود کار میکند، به خانه ساحلی پدر ثروتمندش پناه میبرد. او کمکم مشکوک میشود که یکی از بیماران سابقش او را تعقیب میکند.
پروفسور جنیفر کانلی، نابغه جوان و دارنده ۵ مدرک دکترا، فناوری نظارت بر رویا را توسعه میدهد. او هنگام آزمایش آن روی خودش، با «آدام»، یک موجود هوش مصنوعی غیرمنتظره که توسط اختراع او ایجاد شده است، روبرو میشود.
وقتی علاقهی شدید یکی از همکلاسیهایش به یک وسواس خطرناک تبدیل میشود، دانشجوی دانشگاه، ارین، در طول تعطیلات بهاری، خود را در اتاق خوابگاهش زندانی میبیند.
والنتین، یک زندانی سیاسی، در سلولی با مولینا همبند است؛ فردی که به جرم بیعفتی عمومی محکوم شده. در شرایطی که مولینا داستان یک فیلم موزیکال هالیوودی با بازی اینگرید لونا را روایت میکند، پیوندی بعید میان این دو زندانی شکل میگیرد.
در سال ۱۹۸۶، فاکسِ جسور از یک جامعهی متجاوز فرار میکند تا خانوادهاش را پیدا کند. اما وقتی ملکه خواهر کوچکش را میدزدد و یک پلیس فاسد را به دنبالش میفرستد، فاکس چارهای جز نفوذ به همان جایی که از آن فرار کرده، ندارد.
یک رزمیکار سابق که برای آموزش سه خواهر ثروتمند اردنی استخدام شده است، متوجه میشود که «شغل رویایی» او نگرانکننده شده است، زیرا این زنان جوان منزوی تحت نظارت مداوم هستند و هیچ علاقهای به این ورزش نشان نمیدهند. واقعاً چرا او استخدام شده است؟
ماجرای این داستان دربارهٔ یک محیطبان جوان بومی آمریکایی است. او موفق میشود یک شکارچی غیرقانونی مشهور را دستگیر کند. اما پس از دستگیری درمییابد که این شکارچی از محل دقیق سقوط یک هواپیمای حاوی میلیونها دلار در یک دریاچهٔ یخزده خبر دارد.