زندگی بلاندین پس از اعتراف خواهرش در بستر مرگ مبنی بر اینکه ۱۵ سال پیش با نگفتن علت حضور (آلیبی)، مردی بیگناه را به زندانی کرده، متحول میشود. او اکنون باید برای آزادی آن مرد و یافتن قاتل اصلی بهترین دوستش تلاش کند.
پس از آنکه بر اثر آتشسوزی، کارمند برجسته یک شرکت مرموز هوش مصنوعی جان خود را از دست میدهد، یک روزنامهنگار مستقل به تحقیق درباره آن میپردازد. او برای پردهبرداری از حقیقت به تکاپو میافتد و در این مسیر، شبکهای از اسرار را برملا میکند و تأثیرات مخرب نرمافزار هوش مصنوعی بر جهان را آشکار میسازد.
یک کارمند سیا که در رمزگشایی خبره است، با تهدید به افشای اسرار سازمان، آنها را وادار میکند تا به او آموزشهای نظامی بدهند. هدف او، یافتن و نابودی گروهی تروریستی است که همسرش را به قتل رساندهاند.
در لندن سال ۱۸۴۶، سوئینی تاد، آرایشگری داغدیده، و خانم لاوت که او نیز از همان قاضی فاسد آسیب دیده، برای انتقامی هولناک همپیمان میشوند و خانم لاوت رهبری این نقشه را بر عهده میگیرد.
در خلال جنگ شرق آسیا، انتقامی الهی و بیرحم پدیدار میشود. سرنوشت، افراد را گرد هم میآورد تا از معمای قتلی هولناکتر از هر عمل انسانی پرده بردارند. افسانه پادشاه اژدهای شرق در شرف آغاز است.
یک گروه فیلمبرداری که در کلبهای دورافتاده گرفتار شدهاند، خود را تحت تعقیب سه مرد نقابدار مییابند. این افراد نقابدار به خوبی با جنگل خلوت و تمام رفتوآمد گروه آشنا هستند.
قاتلی بدنام در آستانه آزادی است. افسری جدید میخواهد او را به هر قیمتی در زندان نگه دارد، حتی بدون دلایل قانونی. این موضوع، تقابل میان عدالت، انتقام و اخلاق را بررسی میکند.
جک که مردی میانسال است و به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده، در طول شش هفته میکوشد تا همسرش را آشتی دهد، رفتارهای زورگویانه خانواده زنش را کنترل کند و برادر ناتنیاش، کنی بوی، را هدایت کند. با این حال، تمام تلاشهای او بیثمر میماند و زندگیاش از مسیر درست منحرف میشود.
مردی خجالتی با فرشته مرگ دلربایی ملاقات میکند که پیشنهاد میدهد او را با خود ببرد. مرد حاضر است با او برود، به شرطی که فرشته مرگ به او کمک کند از کسانی که اذیتش کردهاند انتقام بگیرد. اگر مرد از مرگ فرار کند، فرشته مرگ جاودانگیاش را از دست میدهد. چه کسی دوباره از مرگ پیشی خواهد گرفت؟
طوفانی مهیب به خانه رز آسیب میزند. او ناچار میشود برای یافتن کمک به شهر برود و از یک سقّاف که به او اعتماد ندارد، یاری بگیرد. در این میان، گذشتهاش با مرور زندگی همسرش از طریق یک ضبطصوت قدیمی، دوباره در ذهنش جان میگیرد.
زندگی یک نوجوان دستخوش تغییرات اساسی میشود، زمانی که او پی میبرد داییاش مظنون به قتلهای زنجیرهای است. این کشف او را ناگزیر میکند تا با حقایق تلخی درباره فرزندخواندگیاش و سرنوشت مادر واقعیاش مواجه شود. وقایع این داستان در کانزاسسیتی و ایلینوی رخ میدهد.
لولا در کنار برادرش و همخانه عجیب او، در شرایطی نامساعد به سر میبرد. با تعطیلی لس آنجلس، بذرهای بیگانه به زمین میرسند و گیاهی عجیب میروید. اکنون این سوال مطرح است که آیا این گیاه راه نجاتی برای لولاست یا باعث دیوانگی آنها میشود؟
کیت که در منطقهی دنج و خوشمنظرهی "اکو ولی" زندگی میکند، علاوه بر نگهداری و آموزش اسبها، با یک غم بزرگ شخصی هم دست و پنجه نرم میکند. یک روز، دخترش، کلر، سراسیمه، لرزان و در حالی که لباسهایش آغشته به خون غریبهای است، ناگهان مقابل خانهی او ظاهر میشود.
کریس چانی، زندانی سابق که به تازگی آزاد شده، دست به اقدامی بسیار خطرناک میزند: او الیسا، دختر ویسنته، گانگستر بانفوذ را میرباید. این اقدام، کریس و الیسا را در مسیری پرخطر قرار میدهد، چرا که "اِل کوروو"، قاتلی روانپریش که در پی انتقام از خانواده ویسنته است، آنها را تعقیب میکند.
ژاژا کوردا، بازرگان ثروتمند، تنها دخترش را که یک راهبه است، به عنوان تنها وارث املاکش تعیین میکند. کوردا که در آستانه آغاز سرمایهگذاری جدیدی است، به همراه دخترش به زودی هدف دسیسهچینی سرمایهداران جاهطلب، تروریستهای خارجی و آدمکشهای مصمم قرار میگیرند.
گروهی از بازماندگان ویروس خشم در یک جزیره کوچک زندگی میکنند. وقتی یکی از اعضای گروه برای ماموریتی به خشکی اصلی میرود، او اسرار، شگفتیها و وحشتهایی را کشف میکند که نه تنها آلودهها بلکه سایر بازماندگان را نیز جهش داده است.
گورو، که هم متخصص زنان است و هم از طرفداران پر و پا قرص آیدلها، پس از شنیدن خبر وقفهی کاری ناگهانی اِی، ستارهی محبوبش، دچار شوک عمیقی میشود. او هرگز تصور نمیکند که سرنوشت، پیوندی فراتر از درک و منطق بین او و اِی رقم خواهد زد. این در حالی است که در دنیای آیدلها، دروغ ابزاری قدرتمند به شمار میرود.
زینب، درست در روزی که قرار است تحصیل خود را در مدرسهی جدیدی آغاز کند، شاهد یک قتل در ساختمانی قرنطینه شده به دلیل شیوع یک بیماری همهگیر میشود. او به همراه اونور، بوراک و مرت تلاش میکنند قاتل را پیش از آنکه وحشت در مدرسه فراگیر شود، پیدا کنند. اما این نقشهی پرخطر، آنها را به مسیری بیبازگشت هدایت خواهد کرد.