یک جنایتکار به یک شهر کوچک می رسد و قصد دارد از بانک محلی سرقت کند. اما وقتی وارد می شود با یک استاد بازنشسته ملاقات می کند و برنامه هایش به طور غیرمنتظره ای تغییر می کند. پروفسور به دزد اجازه می دهد در خانه اش زندگی کند و دوستی آشفته ای به وجود می آید.
یک روزنامه نگار مجله که دیگر کریسمس را جشن نمی گیرد از شهر عجیب و غریب میستلو بازدید می کند تا در مورد یک انسان الهام بخش - البته به طرز مشکوکی وهم انگیز - وبلاگ نویسی کند و به دور خود تظاهر به سانتا کلاوس واقعی کند...
نقشه این است: معشوق همسرت را بدزد. او را به انباری متروکه و دور از دسترس ببر. کمی او را زخمی کن. حسابی بترسانش. برای اینکه خودت درگیر نشوی و ردپایی باقی نماند، یک کارآگاه را برای انجام کارهای خطرناک استخدام کن. آیا این کار ساده است؟ نه، هیچ کاری ساده نیست
باب بنا و گروهش در مکانهای ساختوساز واقعی به شما نشان میدهند که چگونه ماشینآلات مختلف برای ساخت جاده و پل همکاری میکنند و تمام مراحل کار را آموزش میدهند.
آوریل سال 1937سرهنگ «فرانتس ریتر» (اسکات) مأموریت می یابد تا امنیت پرواز کشتی هوایی «هیند نبورگ» را برای عبور از اقیانوس اطلس به عهده بگیرد و اقدامات احتمالی برای خرابکاری را خنثی کند...
دایره هفتم جهنم برای کسانی است که علیه هنر خشونت می کنند (دعوا، منافق و باطل). آنها روی شنهای شعلهور مینشینند و اتوبوس کلیسا را در سرتاسر سرزمینهای مرکزی میرانند و به سمت غوغای نیمهشبی میروند...
داستان فیلم درباره یازده سرباز سیاه پوست آمریکایی میباشد که در جنگ جهانی دوم در نبرد "بولج" شرکت کردند.این آخرین تلاش آلمان نازی برای جلوگیری از تهاجم آمریکا به آلمان در جنگ جهانی دوم بود ...
یک دختر نوجوان با تخیل قوی که در یک جامعه مرموز و خطرناک در زمینی متروکه در مرز تگزاس و اوکلاهاما زندگی میکند، برای رسیدن به پتانسیل خود و فرار از دنیایی که در آن متولد شده است، تلاش میکند...