در اواخر دهه 1980 ، کارگردان مشهور تئاتر "آندره گرگوری" ، گروهی از دوستانش و بازیگران را دور هم جمع کرده و برداشت جدیدی از نمایش "دایی وانیا" نوشته "آنتوان چخوف" را تمرین کردند ...
این اثر در مارس ۱۹۹۴، طی یک دوره هفت هفتهای و کاملاً پُربیننده در تئاتر آلبرت ضبط گردید. روزنامه ایندیپندنت انگلستان در وصف آن نوشته است: «...هنگامی که او در اوج سخنوری ناگهان متوقف میشود، تماشاگر همان احساسی را دارد که گاهی با رابین ویلیامز تجربه کرده است؛ اینکه مخاطبان شتاب دارند تا بتوانند به سرعتِ ذهنِ هنرمندی برسند که بسیار فراتر از سرعت فهم آنهاست.
وقتی یک نقاشی قدیمی که یک زن و دو مرد را در حال شطرنج بازی کردن نشان میدهد، را باز میگرداند جولیا متوجه نوشته «چه کسی شوالیه را کشت» در زیر آن میشود. صاحب نقاشی میگوید یکی از اجدادش که شوالیه بوده، به قتل رسیده است و ممکن است این نقاشی بتواند هویت قاتل را معلوم کند...
سومین قسمت از مجموعه "این سرگرمیست" که شامل صحنه هایی از "The Hollywood Revue of 1929"، "Brigadoon"، "Singin' In The Rain" و بسیاری از فیلم های دیگر است...
دیچ مربی چتر بازی است. یک روز یک زن نزد او می رود تا تحت آموزش قرار گیرد . روز آموزش با هواپیما به آسمان می روند تا بپرند . ولی موقعی که دیچ برای هماهنگ کردن نزد خلبان می رود و باز می گردد متوجه می شود که کریس به پایین پرتاب شده است دیچ برای نجات وی خود را به پایین پرتاب می کند ولی قادر به نجات او نمی شود...
یک دانشجوی فارغ التحصیل کالج به یک عمارت قدیمی نقل مکان می کند و خیلی زود توسط شیاطین که او را تسخیر می کنند و زندگی او را به جهنم تبدیل می کنند، محاصره می شود...
داستان دربارهٔ دو کارآگاه به نام بابی کورکوران و لارسون است که در تلاش برای دستگیری یک قاتل سریالی هستند. در این میان، بابی کورکوران دچار مشکلات روحی میشود.
جو و هابز ، در هر دو خواننده راک هستند ، که مداوم به دنبال یافتن دوست دختر ، و قرار گذاشتن هستند. این فیلم داستان یک شب از ماجراجویی آنها را نمایش می دهد...
شرح داستانی زندگی اسکوآنتو؛ از قبل از ورود کشتی «میفلاور» در سال ۱۶۲۰ تا لحظهٔ رسیدن آن. (توضیح: از واژههای "شرح داستانی" و "روایت" به جای "chronicle" استفاده شد و ترتیب زمانی برای وضوح بیشتر اصلاح گردید.)