سرما،باران و مه کارخانه ای در "راونا" را احاطه کرده است.کارخانه دریاچه آن منطقه را آلوده کرده است."جولیانا" همسر مدیر کارخانه "یوگو" از نظر روانی بیمار است و این ماجرا را از همسرش مخفی کرده است.او با "زلر" مهندسی که در راه "پاتاجونیا" است تا کارخانه ای راه اندازی کند آشنا می شود و...
"جک" در یک بعد از ظهر جمعه تصمیم میگیرد 250 پوند در یک مسابقه اسب سواری شرطبندی کند که اگر هر سه اسبی که بر روی آنها شرطبندی کرده پیروز شوند، جک و دوستش به مبلغ خوبی دست مییابند، اما...
"قدرت" که همیشه با قانون و برنامه زندگی کرده، به وسیله تجربه اتفاقات شگفت آور نظم زندگیش بهم میخورد. او سوار ماشینش که خیلی دوستش میدارد شده و به طرف آنتپ روانه میشود. در طی این مسیر بلایی نیست که سر "قدرت" و ماشینش نیاید. او پس از طی کردن صدها کیلومتر هم ارزش دوستی را کشف خواهد کرد و هم لذت زندگی بدون قانون و برنامه را خواهد چشید...
"آلپر" آشپزی خوب است که در میانه های سی سالگی خود قرار دارد. او تجملات را دوست داشته و رابطه طولانی مدت برقرار نمی کند. اما وقتی پا در فروشگاه لوازم دست دوم گذاشته و با "آدا" آشنا می شود، زندگی اش برای همیشه تغییر می کند...
"پولات عالمدار" و مردانش گروهی از کماندوهای ترکیه ای هستند که به فلسطین می روند تا انتقام حمله کماندوهای اسرائیلی به کمک رسانان غزه را بگیرند. آنها در جستجوی فرمانده تیمی هستند که مسئول این حمله است و...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
در فوریه سال 2002 نزدیک به 53000 پناهنده در اردوگاه "شامشاتو" در مرز غربی پاکستان از زمان حمله شوروی سابق در سال 1979 و حمله آمریکا در شرایط بسیار بدی زندگی می کنند.خانواده افغان "عنایت" و پسرعمویش "جمال" تصمیم می گیرند آنها را به طور غیرقانونی به لندن بفرستند تا زندگی بهتری به دست بیاورند و...
"دنیل" معلمی جوان است که برخلاف دیگران می خواهد تابستان را در هامبورگ بماند."جولی" فروشنده اجناس دست دوم می خواهد او را شناخته و یک انگشتر با خورشیدی رویش به او بفروشد که نشان از آشنا شدن دختری با او است.روز بعد به نظر می رسد پیشبینی "جولی" به طریقی درست از آب در آمده و...
کارگردان مشهور "فاتح آکین" در سفری به استانبول، شهری که آسیا و اروپا را به هم متصل می کند، مفاهیم آشنای غرب و شرق را به چالش می کشد. او نگاهی به دنیای موسیقی سنتی و مدرن ترکیه می اندازد...
"لیلا" پس از جدایی از همسر خود به خانه پدرش بازمی گردد و تلاش می کند مشکلاتش را با او حل کند."اسکندر" که از دوران کودکی در یتیم خانه بزرگ شده و هیچگاه مکانی به عنوان خانه نداشته با "لیلا" آشنا می شود و...
تموز با انتخاب هایی که در زندگی اش میکند تموز با پدرش رودررو قرار میگیرد. تموز که بدون هیچ کمک مالی از طرف خونواده از خانه جدا میشود روح و روانش را در کار هیکل تراشی صرف میکند . ولی با یک ایمیل از طرف معشوقه اش کل زندگی اش زیرورو میشود...
تهیه کننده از نویسنده سناریو، داستانی کمدی رمانتیک را می خواهد که با پایان خوش تمام شود و سناریو نویس برای این کار خودش آستین ها را بالا زده و پا به راهی میگذارد که در این راه ماجراهای کمیک و درعین حال اندوهناکی به سر او می آید...
"ابراهیم"، یک مرد ترک تبار قصد دارد تا اولین فیلم کنگ فوی آلمانی را کارگردانی کند. اما اکنون او برای کبابی عموی خود تبلغ می سازد. دوست دختر بازیگر او متوجه می شود باردار است و...
"صلال" به همراه همسر خود "سویلای" و فرزندشان در یک شهر کوچکی زندگی بی روحی را سپری می کنند. او و برادرش "کمال" صاحب یک فروشگاه لوازم الکترونیکی هستند که وضعیت خوبی ندارد. تنها خوشگذرانی آنها رفتن به کلوپهای شبانه است. او عاشق "سیبل" دختری که در کلوپ کار می کند می شود و...