شبی در ترکیه مردی ۴۰ ساله الکلی بنام «کهیت» که از زندگی بریده است، دست به خودکشی می زند. «سیبل» نیز دختری ۲۰ ساله است که به تازگی بخاطر رابطه اش با یک پسر، از برادرش کتک خورده، و خسته از خانواده اش اقدام به خودکشی می کند. این دو در بیمارستان با هم آشنا می شوند، و سیبل برای فرار از خانواده اش، به کهیت پیشنهاد ازدواج میدهد، و تضمین می کند که زندگی شان همانند دو هم اتاقی باشد. اما بعد از ازدواج، این دو رفته رفته به هم نزدیک تر می شوند و پس از مدتی می فهمند که واقعا عاشق هم شده اند...
دو مادربزرگ دخالتگر، نوههای بزرگسال خود را با یک رویداد ناگهانی آشنا میکنند که عشق دوران کودکی را دوباره زنده میکند و و کینه های قدیمی را برمی انگیزد ...
داستان فیلم درباره زنی به نام اوزنور است که با پسر دایی خود قدرت رابطه داشته و از آن باردار میشوداما قدرت ازش فاصله میگیرد و اوزنور در یک درگیری با قدرت بچه خود را از دست میدهدو اوزنور بخاطر اینکه از قدرت انتقام بگیرد و قدرت را برای خودش کند، پیش دعا نویس می رود با اینکار خطر بسیار جدی خانواده قدرت را تهدید میکند.
داستان دو مرد جوان که همدیگر را نمی شناسند اما برای یک هدف عرق می ریزند، حتی یک لحظه هم از باور خود دست بر نمی دارند و با قدرت وحدت بخش موسیقی یکدیگر را می یابند...
زینب (گوکچه بهادیر) که زیر فشار مادرش زندگی می کند متوجه می شود که سردار ( نامزدی که در آستانه ازدواج با اوست) به وی خیانت می کند. زینب که می خواهد هم از فشار و هم از شوک این خیانت رهایی یابد، به حومه آدانا می آید تا یک پرونده کلاهبرداری بیمه ای را بررسی کند. او در مدت اقامتش در آدانا، زندگی خود را در اولویت قرار می دهد و برای اولین بار به دنبال رویاهای خود می رود. برای زینب، که عشق واقعی را در آدانا می یابد، دیگر هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد...
ماهسون، صاحب یک کازینو غیرقانونی، در تلاش است تا با حملات پلیس کنار بیاید. او تصمیم می گیرد به عنوان یک حزب سیاسی جعلی به تجارت خود ادامه دهد. این ایده او و دوستانش را به ماجرایی سوق می دهد که هرگز انتظارش را نداشتند...
این فیلم داستان واقعی دانشآموزان دبیرستانی باندرمه است که علیرغم رویاهایشان، با وجود فرصتهای کم و همه موانعی که با آن روبرو هستند، تسلیم نمیشوند و در ناسا موفق به رسیدن به رویاهای خود و ارسال موشک به آسمان شدهاند...
«جکی» در یک فروشگاه لوازم ورزشی کار می کند و مهارت چندانی در بخش فروش ندارد اما در عوض کونگ فو کار ماهری است. او خیلی اتفاقی، وارد ماجرای دزدی بزرگی می شود و در یک مبارزه قهرمانانه جلوی دزدها را می گیرد. این اتفاق جکی را وارد ماجرایی پیچیده می کند.
داستان مادری فداکار که غیرممکن ها را برای دخترش " ممکن" می کند و دختری که از مادرش خجالت می کشد و می خواهد از مادر و زندگی با او فرار کند. سفر او به کالج، نازلی را از دهکده ای که بزرگ شده دور می کند...
علی و سرن دو دوست هستند که سعی دارند با بازیگری امرار معاش کنند. بدون تماشاگر ماندن نمایشهای تئاتر به کارگردانی دوست مشترکشان بوراک و مصاحبههای بازیگران که منجر به ناامیدی همیشگی میشود، یکی پس از دیگری باعث ناامیدی علی میشود...
بولوت شب قبل از مراسم نامزدی خود به کلوپ شبانهروزی میرود که "موجده" در آنجا کار میکند. او به دوست قدیمیاش برمیخورد که به او اطلاع می دهد که از وی باردار است. موجده میگوید اگر او با لیلا به هم نزند ، با رسانهها صحبت خواهد کرد و فضایی برای شورش ایجاد خواهد کرد...