«آندره» (دوبوز) کلاهبردار فرانسوي بيست و هشت ساله ي الجزايري الاصل، هزاران يورو به طلبکاراني در سراسر پاريس بدهکار است. او در نهايت تصميم به خودکشي مي گيرد و مي خواهد خود را درون رودخانه بيندازد که ناگهان چشمش به زن بلندقد و زیبایی مي خورد که او نيز قصد خودکشي دارد. «آندره» زندگي زن (راسموسن) را نجات مي دهد و زن براي قدرداني، به فرشته ي نگهبان «آندره» تبديل مي شود.
ورلاک در سال ۱۸۸۶ در لندن با همسر زیبا و برادر عقبماندهاش زندگی میکند. او مامور سفارت روسیه است. سفیر جدید بیشتر از سالهای گذشته از او انتظار دارد - چیزی با یک بمب. ورلاک همچنین به پلیس نیز خبر میدهد.
داستان این پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کره زمین می باشد که با یخ بندان زمین تقریبا تمام زندگی های جاندارن کره ی زمین را نابود کرده است و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده است . در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن در طبقه پایین قطار تصمیم می گیرند تا در مقابل افراد پولدار و مرفح طبقه ی دیگر قطار شورش کنند و ...
فیلیکس به دانشگاه می رود و خانه خانوادگی را ترک می کند. شاید وقت آن رسیده باشد که کارول و بنوا به فکر رابطه خود باشند. اما چگونه پس از 20 سال زندگی مشترک، خود را دوباره کشف کنند؟ مگر اینکه دیگر خیلی دیر شده باشد.
یکی از نوادگان شکسپیر تلاش میکند تا نمایشنامههای او را در جهانی که پس از فاجعه چرنوبیل که بیشتر تمدن بشری را نابود کرد، خود را بازسازی میکند، احیا کند.
وانی که متوجه کاهش چشمگیر تعداد دفعات رابطه اش در سال شده، برای ایجاد تنوع و هیجان، تصمیم می گیرد رابطه ای سه نفره را تجربه کند و این تصمیم، منجر به موقعیت های طنزآمیزی می شود.
"مارک کراس" مجسمه سازی سالخورده به همراه همسرش "لئا" در جنوب فرانسه و به دور از جنگ زندگی می کند.به نظر می رسد او به انتهای زندگی و هنر خود رسیده است.روزی همسرش به یک فراری اسپانیایی پناه می دهد و...
ژرمی برای خاکسپاری رئیسش به سن-مارسیال می رود و در خانه بیوه او، مارتین، ساکن می شود. در آنجا، با ماجراهای پیچیده ای از جمله ناپدید شدن یک نفر، تهدید همسایه و اهداف شوم یک راهب روبرو می شود.
مارسل، مردی دست و پا چلفتی، توسط دوست دخترش از خانه بیرون انداخته میشود. او بدون لباس مناسب و با فنجان قهوه در دست، به هتل مورد علاقهاش میرود، اما اتاقش توسط یک خبرنگار اشغال شده است. برای جلب توجه خبرنگار، مارسل دروغ میگوید که صاحب شرکتش است.
کامیله که برای کار از بچه هایش دور است، وقتی شوهر سابقش می خواهد آنها را زودتر ببرد، با آنها فرار می کند. آیا او می تواند دوباره با فرزندانش ارتباط برقرار کند؟
زنی که با قاچاق حیوانات عجیب و غریب و کالاهای غیرقانونی امرار معاش میکند و هم یک اپلیکیشن عرفانی طراحی کرده، پس از وقوع یک حادثه تلخ با مشکلات جدی روبرو میشود.
مدیتیشن تحسین شده اریک رومر در مورد وفاداری زناشویی به دنبال فردریک (برنارد ورلی)، یک وکیل موفق پاریسی است که با خوشحالی با هلن (فرانسوا ورلی)، یک معلم مدرسه ازدواج کرده است...