تیمی ترنر در برآورده کردن آرزویش زیاده روی کرده است و اکنون که کریسمس نزدیک است، تقریباً کاری برای بابانوئل باقی نمانده است! اکنون این وظیفه تیمی است که کریسمس را نجات دهد، اما ...
داستان رابطه بین دو دوست صمیمی از حومه مادرید. وقتی یکی از آنها خواهر دیگری را باردار می کند، باید راهی برای سقط جنین بیابند تا از درگیری با والدین خود جلوگیری کنند...
دختری با شیاطین برادر دوقلوی خود و یک رابطه محارم روبرو می شود. ناگهان یک فاجعه مرموز دختر باردار، یک نویسنده قدیمی، یک دختر مبتلا به اوتیسم و یک محکوم سابق را گرد هم می آورد...
سفر در نقطه اوج است. از سواحل کارائیب گرفته تا روستاهای دورافتاده در کنیا، صداهای فراموش شده شرایط و عواقب واقعی یکی از بزرگترین صنایع جهان را آشکار می کند...
در سال 1915، یک پیمانکار در حال سفر به پوساداس به دنبال کارکنان جدید بود. در میان موسیقی و نوشیدنی در یک بار و حمل شده به آسیاب. او را یک دکتر مست و دخترش همراهی می کنند...
از سال 2012، دولت کلمبیا و فارک مذاکرات صلح را در کوبا برگزار کردند. با دسترسی بیسابقهای به هر دو رهبر سیاسی، این مستند صمیمی و روشنگر در این لحظه عمیق در تاریخ به پشت صحنه آن نگاهی می اندازد ...
این فیلم رپرهای مختلف را در مکزیک به نمایش می گذارد و آنها را در هنگام رفتن به رویدادها یا گذراندن فعالیت های روزانه با خانواده دنبال می کند. آنها در مورد خرده فرهنگ و بقای خود در کشوری با فرصت های محدود بحث می کنند...
در سال 1997، کریستوفر هارتلی، کشیش کاتولیک، که از وضعیت اسفبار 20000 هائیتی که سالانه با دستمزدهای پایین در مزارع قند در جمهوری دومینیکن کار می کنند، وحشت زده شده بود، شروع به حمایت از بهبود شرایط کاری آنها کرد...
یک نوجوان با پدرش، یک تاجر اسپانیایی-مغربی که به اشتباه به اتهام جهادگری مدت طولانی را در زندان سپری کرده است، ملاقات می کند. او را در یک سفر کاری به جیسالمر (هند) همراهی میکند، جایی که آنها درگیر یک نقشه تروریستی می شوند ...
از برزیل گرفته تا کویت، سطح چاقی کودکان به طرز چشمگیری بالاست. این مستند به دنبال پاسخ عمیق به این سؤالات است و با خانواده ها، بچه ها و متخصصان از سراسر جهان مصاحبه می کند ...
سه زن، سه دوره، یک سرنوشت؛ در سال 1923، ویولتا عاشق مرد جوانی می شود که می خواهد به فرانسه بگریزد. در سال 1941، اینس در بیابانی در انتظار معشوق گمشده خود، پاکو، زندگی می کند. در سال 1975، لوئیزا متوجه میشود که میترسید تمام زندگیاش را دوست داشته باشد...
ماتیاس هفت ساله از یک مهمانی به خانه می آید و مادرش را می بیند که در انبوهی از شیشه های شکسته دراز کشیده است. پس از کمک به او در بیمارستان، آنها به پناهگاه زنان پناه می برند و باید در فرار از دست پدر بدسرپرست متی زندگی کنند...
فیلم زندگی مشابه یک فاحشه آرژانتینی و یک تفنگدار دریایی آسیب دیده از جنگ را روایت می کند که دنیاهایشان در شبکه زیرزمینی قاچاق جنسی به هم برخورد می کنند...