پیکینا مردی معمولی و خشن است که احساس میکند میتواند لیلیانا، زیباترین زن دفتری را که در آن کار میکند، به دست آورد. در حالی که آنها در جشن کریسمس هستند، لیلیانا به پیکینا کاملاً روشن می گوید که تنها راه برای بودن با او این است که پیکینا آخرین مرد روی زمین باشد. از بدبختی او، هنگامی که روز بعد از خواب بیدار می شود، متوجه می شود که تمام بشریت از این سیاره ناپدید شده است، به جز پیکینا...
سارا و دایهاش یاریسا رابطهای دارند که به نظر میرسد فراتر از شرایط طبقاتیشان است: آنها نزدیکترین چیز به یک دختر-مادر هستند، اما یک حادثه وفاداری صمیمی آنها و این توهم معصومانه را آزمایش میکند که هیچ چیز نمیتواند آنها را از هم جدا کند...
در شهرکي که در آن مرد پولدار و صاحب نفوذي به نام «هرود» (هاکمن) همه کاره است، هر سال يک مسابقه ي عجيب هفت تيرکشي برگزار مي شود. دختري به نام «الن» (استون) معروف به «بانو» نيز در اين مسابقه شرکت مي کند. اما در اصل «الن» براي گرفتن انتقام مرگ پدرش - که مارشال ايالتي بوده - از «هرود»، در اين مسابقه شرکت کرده است...
2 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
يک ژنرال روس که دست در دست مافياي اين کشور دارد، سلاحي سري موسوم به «چشم طلايي» را از سيستم ماهواره ي نظامي روسيه مي دزدد. ربايندگان «چشم طلايي» با استفاده از توانايي هاي اين ابزار سعي در گرفتن باجي کلان از جهانيان را دارند، تا اين که «جيمز باند» (برازنان) به مصاف شان فرستاده مي شود...
«بیلی مدیسون» (آدام سندلر) پسر ۲۷ ساله ی تنبل و بی عرضه «برایان مدیسون» است، مرد ثروتمندی که هتل های زیادی را می گرداند. بیلی قرار است کسب و کار پدرش را به ارث ببرد، اما قبل از آن باید ۱۲ پایه درسی را از ابتدایی مجددا بخواند و ثابت کند که می تواند راه پدرش را ادامه دهد…
وقتی میراث ثروتمند یک زن به دلیل ورشکستگی مختل می شود، او سعی می کند با راه اندازی یک سرویس تاکسی بدهی های خود را تسویه کند. با این حال، او مسیری برای کشف خود در میان بررسی های سخت واقعیت ترسیم می کند....
این فیلم داستان لو را روایت میکند که دوست دارد وانمود کند که زندگی کاملی دارد، اما واقعیت این است که او حتی نمیتواند سهم خود را از باری که با دو دوست صمیمیاش باز کرده است بپردازد...
سارای جوان که مجبور به زندگی با یک قاچاقچی مواد مخدر برای 9 سال طولانی شده است، با پنهان شدن در ماشین متعلق به ویکتور - یک قاتل خوش تیپ و مرگبار، از محوطه خود فرار می کند. ویکتور پس از کشف اینکه او کیست، تصمیم می گیرد همه چیز را به خطر بیندازد تا از زن زیبا در برابر پادشاه انتقام جو و دژخیمان وحشیانه اش محافظت کند...
یوفی” و “پوفینگ” از هنگ کنگ به آرژانتین رفته و برای تعطیلات به سفری جاده ای می روند.همه چیز به خوبی پیش نرفته و دوستی آنها به پایان می رسد.”یوفی” شروع به کار در یک رستوران چینی می کند و با “چنگ” آشنا می شود و
«مایک رویرک» رئیس گروه عملیات اضطراری و «دکتر امی بارنز» زلزله شناس ، به تحقیق درباره ی انفجاری زیر زمینی می پردازند که در اثر آن عده ای کارگر ساختمانی جان خود را از دست داده اند. آنها درمی یابند که احداث تونلی زیر زمینی باعث بروز فعالیت آتش فشانی شده است که…
پس از سقوط يک هواپيما در جنگلي در افريقا، پسري به نام «جرج» در ميان قبيله ي بوکووو گم مي شود تا اين که ميمون سخن گوي انسان نمايي به نام «ايپ» (کليز) او را نجات مي دهد و بزرگش مي کند. «جرج» (فريزر) تبديل به مردي قوي و سرزنده و خوش قلب مي شود. مدتي بعد «جرج» با «اورسلا استن هوپ» (مان) زني که از سن فرانسيسکو به بوکووو آمده و گم شده آشنا مي شود.