بخارست امروزی استرا به دنبال یک فرصت شغلی در آتلانتا است. او امید خود را به یک "مصاحبه دوست" با مایک، یک کارآفرین رومانیایی-آمریکایی می گذارد که خود را به عنوان یک خرابه سلطه گر با مسائل مربوط به خودش نشان می دهد...
هجوم دیوانه وار به بیمارستان محلی، هرج و مرج عمومی که به وجود آمد، تعقیب و گریز سریع توسط نیروهای مجری قانون به دنبال مظنون پس از اینکه شاهدان منبع تیراندازی را به عنوان انبار کتاب تگزاس شناسایی کردند، و درگیری و سردرگمی رسانه ها و مقامات را به تصویر می کشد...
این فیلم ، زندگی سه خواهر به نام‌های جاستا ، لوسیا و لوسیانا را روایت می‌کند که چوپانانی در کوهستان‌های شیلی هستند. آنها زندگی‌ای ساده و انزواطلبانه دارند و با چالش‌های زیادی روبرو هستند...
یک پدر، پسرش و دو دوست قدیمی برای یک آخر هفته شکار به یک کلبه خانوادگی منزوی می‌رسند. یک سفر عمیق به درون جنگل برای پیدا کردن شکار، قبیله‌ای از ساسکواچ‌ها را آشکار می‌کند که مصمم هستند از قلمرو خود محافظت کنند.
سنت دیرینه میخانه‌های ایرلندی. الکس فگان، با گفتگو با مالکان میخانه‌ها در سراسر ایرلند، به بررسی عمیق عواملی می‌پردازد که "میخانه ایرلندی" را به یک نهاد فرهنگی منحصربه‌فرد تبدیل کرده است.
نیهات، یک کارمند درونگرا در یک کافه تریا بیمارستان، توسط عایشه، زنی مرموز که به تازگی در آنجا به عنوان ظرفشور شروع به کار کرده است، گیج می شود. رویکردهای اغواگرانه آشکار او، نیهات را شرمنده می کند و در عین حال او را عصبی می کند...
این فیلم داستان کاستاچه، یک مرد پیر رومانیایی را روایت می‌کند که در یک سیل بزرگ همسر و تمام اموالش را از دست می‌دهد. او در یک پناهگاه روستایی زندگی می‌کند و از فروش زمینش و ترک روستا خودداری می‌کند. او قصد دارد خانه‌اش را دوباره بسازد و به کمک و نصیحت همسایگانش گوش نمی‌دهد. تنها چیزی که از زندگی‌اش باقی مانده است، روستایش و پسرش است که با هم بیگانه شده‌اند و در توکیو زندگی می‌کند. اما ...
بر اساس یک داستان واقعی، یک نوجوان مهاجر از پورتوریکو مجبور می شود از خیابان های تاریک سال 1962 بروکلین جان سالم به در ببرد. اسیر قدرت باندها و اعتیاد به هروئین، او باید قبل از اینکه خانواده و خودش را نابود کند، ایمان و آزادی پیدا کند...
صلاح، پسر صاحب یک کبابی، پس از مرگ پدرش، برای مقابله با هجوم بی‌وقفهٔ اراذل و اوباشی که مست و خشمگین، آرامش محله را بر هم زده‌اند، به یک ابرقهرمان محلی تبدیل می‌شود.
لیام چان، یک وکیل هنگ کنگی، به طور اتفاقی عاشق یان لی، وارث یک امپراتوری هتل در شانگهای می‌شود. اما تعهدات از پیش تعیین‌شده‌ای که بر دوش آن‌هاست، عشقشان را به چالش می‌کشد.
زمانی که کرنان، یکی از فضانوردان سفینه‌ی آپولو در سال 1972 پا به کره‌ی ماه گذاشت، رد پا و یادگاری دخترش را روی گرد و غبار کره‌ی ماه جا گذاشت. حال او مایل است داستان حماسی اش را با بقیه مردم در میان بگذارد و آنها را از دشواری های این کار، آگاه سازد...
