فیلم در مورد یک روزنامهنگار بدشانس است که با یک بیمار روانی که اخیرا آزاد شده روبرو میشود که شبیه یک ستاره سینمای بد رفتار است. حال این روزنامهنگار که به فرصتی مناسب دست پیدا کرده است، بیمار روانی را به یک فیلم دعوت کرده و ستاره جدیدی از او خلق میکند. اما شهرت و ثروت آن چیزی نیست که آنها میخواهند داشته باشند و…
جنگ جهانی اول به پایان رسیده است، اما رویدادهای مربوط به اولین انتخابات آزاد در ایتالیا،یک روستا را از هم می پاشد. پدر پیو با شیاطین شخصی خود مبارزه می کند و در نهایت به یکی از شخصیت های مورد احترام کاتولیک تبدیل می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
جزیره ای در جنوب ژاپن. «سوسوکه» پسر بچه ای پنج ساله است که همراه مادرش در خانه ای کوچک بالای صخره ای مشرف به یک شهر کوچک بندری زندگی می کند. او با یک ماهی قرمز کوچولوی دختر به نام «پونیو» دوستی پیدا می کند که آرزو دارد انسان بشود.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 56 جایزه و نامزد دریافت 27 جایزه دیگر.
دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند...
"یاماداس" خانواده ای عادی و سطح متوسط در توکیو بوده و این فیلم قسمتهایی از زندگی آنها را نشان می دهد.بوسیله داستاهایی تلخ و شیرین ما کنار آمدن خانواده با تصادها،،مشکلات و لذتها را به روش خودشان می بینیم...
در سفری برای یافتن درمانی برای نفرین تاتاریگامی (Tatarigami)، آشیتاکا (Ashitaka) خود را در میانه جنگ بین خدایان جنگل و تاتارا (Tatara) می بیند. در این ماجراجویی او با سان(San)، شاهزاده خانم مونونوکه نیز ملاقات می کند.
بعد از ویرانی محل سکونتشان بدلیل رشد و گسترش Tokyo ( توکیو )، گروهی ازtanuki ها (نوعی راکن) تلاش میکنند که از خانه های خود محافظت کنند. آنها تصمیم میگیرند که ... .
در شهر توکیو تاکو میروساکی سایه زنی آشنا را در طرف روبروی خود در ایستگاه قطار میبیند. او در شهر کوچی در فاصله زمانی 2 ساعته تاکو در یک رستوران کار میکرد، یک روز او از طرف یکی از دوستان خود که یوتاکا نام داشت تماسی دریافت کرد و…
در طول آغاز سالهای رکود بزرگ، زندگی در دریای مدیترانه و سواحل اطراف آن بسیار دشوار شده بود. غارت و تاخت و تاز دزدان هوایی بسیار زیاد شده، بنابراین به وجود محافظان ماهر نیاز است. یک از بهترین محافظان یک خوک بنام «پورکو روسو» است که زمانی انسان و یک خلبان درجه یک در زمان جنگ جهانی اول بوده است او حالا به کسانیکه دچار تنگدستی شده اند بدون هیچ گونه چشمداشتی کمک میکند...
دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه ای در دهکده نقل مکان می کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک تر باشند. آن ها در جنگل های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می کنند و خیلی زود با آن ها دوست می شوند...
داستان قلعهای در آسمان از ماجراهای گالیور الهام گرفته و سومین کار هایائو میازاکی، انیمیشنساز ژاپنی است که در ژاپن و امریکا با استقبال خوبی روبرو شد. لاپوتا، قلعه فوق پیشرفتهای که صدها سال در آسمانها شناور است و توسط رباتها محافظت میشود، از سوی افراد ارتش و برخی سودجویان در جستجوی قدرت، مورد حمله قرار میگیرد...
در آینده ، در اثر استفاده از سلاحهای شیمیایی در بزرگترین جنگ جهانی تغییراتی در جهان بوجود می آید. انسانها زندگی تقریبا نزدیکی با گیاهان سمی و هیولاهای بزرگ دارند و میخواهند آنها را نابود کنند … یکی از پادشاهیها دهکده بادگیر صلحجویی است که شاهزاده ((Nausicaä)) و پدرش حکمرانی میکنند. دهکده به دلیل وزش باد مخالف مسموم نشد ولی دسیسه بزرگی از جانب حکمران همسایه برای شکستن صلح آغاز میشود. هیچکس نمیدونه ((Nausicaä)) نیروی پنهانی دارد که ممکنه جهان را تغییر دهد…
داستان قلعه کاگلیسترو درباره دزدی حرفهای است که با گروهش سعی میکنند شاهزادهای را از چنگال شروران نجات دهند و همچنین به راز یک گنج افسانهای که قسمتی از کلید آن در دست اوست پی ببرند...
کاترین زن بیوه ای است که مشغول تلاش برای محافظت از خود و پسرش در برابر یک سازمان جنایی محلی است. زمانی که زندگی نیک بون و کاترین به هم پیوند می خورد ، متوجه میشوند که برای محافظت از هر چیزی که برای آن ایستادهاند ، باید به یکدیگر تکیه میکنند...
در دوران جنگ هاي داخلي امريکا، سه مرد در پي يافتن جعبه اي هستند که حاوي دويست هزار دلار پول مسروقه است: «استنزا» (وان کليف)، «جو» (ايست وود) و «توکو» (والاک)...
جون هو و آه یونگ که از دوران دانشگاه با هم دوست بودند، حالا یک زوج شدهاند و با هم زندگی میکنند. آه یونگ با وضعیت خود کنار آمده است، اما فکر میکند دوست پسرش جون هو به بهانه آزمون، عمرش را تلف میکند.