مخترعي حواس پرت به نام «وين سالينسکي» (مورانيس) به شدت مشغول کار روي اختراع مهمش، اشعه ي کوچک کننده است. در اثر يک اتفاق، ماشين کوچک کننده به کار مي افتد و فرزندانش و فرزندان خانواده ي دوستش «تامپسن»، کوچک مي شوند. «سالينسکي» ناخواسته بچه ها را با آشغال ها به حياط مي اندازد و بچه ها مي فهمند که براي رسيدن به خانه بايد چندين کيلومتر از ميان «جنگل» چمن حياط بگذرند.

فیلم به تبعیض ها علیه سیاهان در جامعه آمریکا بویژه در جنگهای داخلی این کشور می پردازد. این جنگها بین ایالات شمالی، متحدین، و ایالات جنوبی رخ می دهد. مسئولین شهر بوستون در ماساچوست، از ایالات شمالی، که مخالف برده داری هستند هنگی از سیاهان را تشکیل می دهند و «رابرت شاو» (متیو برودریک)، فرزند یکی از متنفذین شهر را فرمانده این هنگ می کنند. شاو به آموزش این هنگ که اکثرا برده های فراری ایالات جنوبی هستند می پردازد اما گویا تبعیض های موجود اجازه رفتن به جنگ را نمی دهند و حتی کفش و لباس نیز به آنها نمی دهند. شاو با این تبعیضات مبارزه می کند و …

«سال» (آيلو) صاحب ايتاليايي-امريکايي يک پيتزافروشي در بخش سياه پوست نشين بروکلين است. در يک روز گرم، درگيري لفظي «سال» با يکي از سياه پوست هاي آشناي محلي به نام «باگين اوت» (اسپوزيتو)، منجر به شلوغي ودرگيري در محله مي شود.

«جودا رزنتال» (لندو)، چشم پزشکي که مورد احترام خانواده، دوستان و هم کارانش است، در خفا با «دولورس» (هيوستن) رابطه دارد. «دولورس» که از پنهان کاري خسته شده، تهديد مي کند که رابطه شان را بر «ميريام» (بلوم)، همسر «جودا» آشکار خواهد کرد. «جودا» نگران و دستپاچه با ترغيب برادرش که با تبهکاران در ارتباط است، به کشتن «دولورس» رضايت مي دهد.

در اوج جنگ سرد، یک سرباز دردسرساز با یک خلبان جنگنده جسور و رفیق زن خود در میان محیط های خطرناک پایگاه هوایی اتحاد جماهیر شوروی یک مثلث عشقی ممنوعه را شکل می دهد...

یک نویسنده از شهر نیویورک تلاش می‌کند قتل دختری را که با او در ارتباط بود حل کند و به جنوب سفر می‌کند تا شرایط مرگ او را بررسی کند و بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است...

فرانک (بروس ویلیس)، رئیس پلیس سابق یک شهر کوچک، متوجه می شود توسط سردسته یک باند که به دنبال ساکت کردنش است ، قبل از اینکه بتواند علیه خانواده اش شهادت دهد، تحت تعقیب قرار می گیرد، اما..

یک سفر جاده ای تبدیل به بزرگراهی به جهنم برای برندا و خانواده اش می شود. آنها تنها در صحرای نیومکزیکو زمانی که هدف یک قاتل مرموز قرار می گیرند باید برای جان خود بجنگند...

در یک دهکده ایتالیایی، عروسک چوبی به نام پینوکیو توسط پری آبی زنده می‌شود و در عین تلاش برای تبدیل شدن به یک پسر واقعی، به دنبال زندگی ماجراجویی است...

این برنامه که به زبان ولزی فیلمبرداری شده است، زن جوانی را دنبال می کند که در یک مهمانی به صرف شام در خانه ای دورافتاده در روستایی واقع در ولز، از مهمانانی ممتاز پذیرایی می کند. مهمانان از اینکه این مهمامی، شام آخر زندگی شان است، اطلاعی ندارند...

زنی که خود را در باتلاق های اعماق جنوب بزرگ کرده است، مظنون به قتل مردی می شود که زمانی با او درگیر بوده است...

پیت با احتیاط در مورد اتحاد مجدد با گروه دانشگاهی خود برای تعطیلات آخر هفته تولد هیجان زده است. اما دوستانش یکی یکی آرام علیه او می شوند ...

یک زن جوان به خواستگاری مرموز یک ثروتمند در قرن نوزدهم انگلستان می رود...

داستان درباره برنامه رادیویی می باشد که در اواخر شب پخش می شود و مجری آن دختری می باشد که …

یکی از برترین اجراهای کمدین افسانه ای "جورج کارلین"، "شما همه مریضید!" نام داره که در آن جورج با عصبانیت درمورد بازرسی فرودگاه ها، کثیفی ها، سیگار، فرشته ها، بچه ها و والدینشون، مردم، اسامی، تبلیغات و ... صحبت میکند.

دو فرشته شرور که به زمین رانده شده اند، اکنون سعی دارند با یافتن یک راه گریز، دوباره به بهشت بازگردند. گرچه در صورتی که در کارشان موفق شوند، تمام نسل بشر از بین خواهد رفت.

پس از ناپدید شدن ناگهانی همسر ویل اسپن در پمپ بنزین ، جستجوی ناامیدانه او برای یافتنش او را به مسیری تاریک هدایت می کند که مجبور می شود از دست مقامات فرار کند و ...

نیکلاس کیج با بی‌پروایی پیشنهاد ۱ میلیون دلاری را برای حضور در روز تولد یک طرفدار فوق‌العاده میلیاردر مکزیکی قبول می‌کند. وقتی همه چیز به شکل وحشیانه‌ای در می‌آید، نیک مجبور می‌شود نسخه‌ای از شخصیت‌های شاخص و دوست داشتنی خود شود تا همسر و دخترش را از هواداری که یک قاچاقچی معروف بدنام است ، بدرقه کند...

مالکان یک هتل از یک عکاس درخواستی عجیب میکنند. آنها میخواهند آن عکاس از دختر تازه فوت شده‌شان یک آلبوم عکس تهیه کند و...

قهرمان ما ناروتو در چاکرا ویژه ایی قرار گرفته که او را به گذشته میبرد. او خود را در شهر لران می یابد. همانطور که او با چیزهای عجیب و غریب مواجه می شود، آیا می تواند آینده را در زمان گذشته نجات دهد یا خیر؟