هنگامی که یک مادر جوان از شر دوست خشن سابق خود به داخل انباری خود پناه می برد، باید از نبوغ خود برای محافظت از دو فرزند کوچک خود در برابر خطرات فزاینده استفاده کند...
این فیلم داستان یک مدیر شرکت شراب لس آنجلس را دنبال میکند که به یک دامداری گوسفند در استرالیا سفر میکند و در آنجا به عنوان یک مزرعهدار مشغول به کار میشود ...
«مایکل» که به تازگی از مدرسه نظامی به خانه بازگشته است ، مادر خود را شاد و خوشحال در حال زندگی با دوست پسر جدیدش می بیند ، اما هر چه بیشتر می گذرد و دو مرد یکدیگر را بیشتر می شناسند بیشتر نسبت به هم بدگمان می شوند ، مایکل با تکیه بر شواهد خود سعی دارد اثبات کند که ناپدریش یک قاتل قدیمی است...
2 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
«ویتاکر»، مدیر عالی رتبه شرکت بزرگ ADM براثر فشارهای همسرش نزد پلیس میرود و به کلاهبرداری و زدوبندهای مسئولان شرکت با موسسات رقیب برای بالابردن قیمتها اعتراف میکند؛ اعترافی که تنها آغاز ماجراست و پلیس از او میخواهد تا اسنادی برای اثبات ماجرا فراهم کند و ...
پس از نبرد، جوگه لیانگ به سرزمین وو میرود و از فرمانروا سون چیان میخواهد تا با لیو بی متحد شود اما او میگوید که نیاز به تفکر بیشتری دارد. در این زمان جوگه لیانگ با جو یو، فرمانده ارتش و نایبالسلطنه کشور وو که سخت مشغول آموزش لشکر خود است آشنا میشود و درمییابد که او نیز موافق جنگ با سائو سائو است. سون چیان نیز سرانجام با اعلام حمایت خود از لیو بی با او متحد شده و کشور وو نیز وارد جنگ علیه سائو سائو میشود ...
فضانورد آمریکایی سروان چاک بیکر ماموریت فضایی خود را برای فرود آمدن روی سیاره ی ۵۱ آغاز می کند او به عنوان اولین انسان پا روی آن سیاره می گذراد اما در کمال تعجب در آنجا با موجودات سبز رنگ فضایی روبرو می شود. موجوداتی که زندگی آرام و راحتی دارند و تنها مشکل و ترس آنها حمله ی سایر موجودات فضایی به آنها است.اکنون بیکر به همراه روبات خود به نام رور و دوست فضایی اش لم می خواهد تا راهی پیدا کند تا گروهی از فضایی ها که می خواهند سیاره ی ۵۱ را تسخیر و نابود کنند شکست دهد و خود نیز به زمین بازگردد...
گروهی از خوکچههای هندی از سوی دولت آمریکا تحت عنوان ماموریت جاسوسی خاصی اعزام میشوند. آنها باید با یک مدیر شرکت شیطان صفت و سودجو که میخواهد با اختراع لوازمهای خانگی خود جهان را به تصرف درآورد مبارزه جاسوسی کنند…
مردی به قصد خودکشی از روی پلی خود را پائین پرتاب می کند اما خود را در جزیره ای میان رودخانه پیدا می کند.او اقدام به فرار می کند اما پس از مدتی سرنوشت خود را پذیرفته و اقدام به زندگی در جزیره می کند...
«آقای بادوینگ» (رابینز) را برای مأموریتی تجاری فرامی خوانند. «والتر» دوازده ساله (هاچرسن) و برادر کوچک ترش «دنی» (بوبو)، در غیاب پدر به نوعی بازی فکری می پردازند که «دنی» در زیرزمین پیدا کرده است. اما بچه ها خیلی زود در می یابند که بازی «زادورا» قابلیت های نامتعارفی دارد و ناگهان «خانه ی بادوینگ ها» به فضا پرتاب می شود و …
داستان فیلم در شهر روبوتها میگذرد. «رادنی» یک روبوت جوان با استعداد است که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده! او هیچ گاه نتوانسته از قطعات خوبی بر خوردار شود و همیشه پدر ظرفشویش مجبور بوده قطعات یدکی کهنهی دیگران را برایش بیاورد. رادنی تصمیم میگیرد مخترع شود و روبات اعجوبهای درست میکند که کارهای جالبی از او سر میزند. رادنی تصمیم میگیرد به «روبوتسیتی» برود تا کارش را به «بیگ وِلد» رئیس محبوب روبوتسیتی و حامی مخترعین معرفی کند.
«لیزا» (مک آدامز) در سفری شبانه با هواپیما، کنار مردی غریبه به نام «جکسن» (مورفی) قرار می گیرد. خیلی زود آشکار می شود که «جکسن» آدم شرور و خطرناکی است و قصد ربودن «لیزا» را دارد. «لیزا» هم چنین متوجه می شود که جان پدرش (کاکس) در خطر است …
در سال 2011 یک ویروس مرگبار در سراسر کره زمین منتشر می شود و ۹۹ در صد جمعیت این سیاره را نابود می سازد و تنها ۵ میلیون نفر زنده می مانند که همه آنها در یک هر که دورتادور آن با دیوارهای بلندی احاطه شده زندگی می کنند ...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 51 جایزه دیگر.
جنگ جهاني دوم، پس از حمله ي ژاپني ها به پرل هاربر. دو دوست دوران کودکي به نام هاي «ريف مکولي» (افلک) و «دني واکر» (هارتنت)، زني (بکينسيل) را که هر دو به او علاقه مند هستند پشت سر مي گذراند و رهسپار انجام مأموريت بمباران توکيو مي شوند.