نویسندهٔ جوانی به نام «آرتورو باندینی» (کالین فارل) و «کامیلا» (سلما هایک)، پیشخدمتی مکزیکی، از همان نخستین ملاقات به هم علاقهمند میشوند ولی «باندینی» قدر نمیشناسد و با او رفتاری توهینآمیز دارد و سرانجام نیز رهایش میکند و با «ورا ریوکین» (آدینا منزل)، زنی متزلزل رابطه برقرار میکند...
لیتل فوت و دوستانش در مرحله بعدی گروه خود را تشکیل می دهند، زمانی که انبوهی از گالبرهای برگ خانه های آنها را ویران کرده بودند و این آنها را مجبور می کند خانه جدیدی پیدا کنند اما در عین حال جزیره ای مرموز را پیدا کنند...
در حین ساخت یک فیلم خاص، کارگردان به طور ناگهانی ناپدید میشود. در حالی که پلیس در پی یافتن اوست، فیلمبردار و معشوقه کارگردان، در پی تحقق یک وعده، وارد ماجرایی مرموز میشود.
یک گروه صمیمی از دوستان در بورگوندی فرانسه دور هم جمع می شوند تا سپیدن خاکستر دوست مرده شان را به انجام برسانند.وقتی بیوه به طور غیرمنتظره نامزد جدیدش را می آورد، آخر هفته تغییر می کند و همه دوستی ها و روابط به خطر می افتد.
گروهی از افراد در یک مهمانی دریایی، هنگام رسیدن به جزیرهای کوچک، با کمک اهالی آن جزیره و به ویژه یک ملوان پیر، در پهلو گرفتن قایقشان با مشکلات خندهدار و عجیبی مواجه میشوند.
مادلین، پیشخدمت هتل و مادر یک پسر، با فرانسوا، دانشجوی ثروتمند، آشنا میشود. رابطهشان عمیق میشود، اما فرانسوا برای رهایی از چیزی، سرنوشت مادلین را به خود گره میزند.
در شهری که نرخ ترک تحصیل دانش آموزان دبیرستانی در بالاترین سطح قرار دارد، به نظر میرسد تنها راه زندگی برای نوجوانانی که در شهر آزادی بزرگ شدهاند، راهی از پیش تعیین شده به سمت قتل، جنایت و قاچاق مواد مخدر است. کنی، یک ستاره جوان بسکتبال، یکی از معدود نوجوانانی است که با رد کردن فشار همسالان برای پیوستن به یک گروه، از محدودیتهای اجتماعی رهایی مییابد...
نیا کاستل و دیدونا برای شرکت دخترشان تینا در مسابقه زیبایی Miss Litoral که در ساحل مامایی اعلام شده است، هزینه های بسیاری را متقبل میشوند. اما تینا عاشق دورل ، پسر خجالتی و حسود است که ...
«چارلی» مرد جوانی است که به تازگی برادر خود را از دست داده و در رنج و ناراحتی به سر می برد، تا اینکه در همان قبرستانی که برادرش دفن شده به عنوان نگهبان شغلی پیدا میکند. او هر روز روح برادرش را می بیند، اما زمانی میرسد که او باید بین دختری که عاشقش است، و برادرش یکی را انتخاب کند...
یک مامور سیا که کمی قبل از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در حالی که در روسیه ماموریت داشت، توسط نیروهای KGB دستگیر و در یک بیمارستان روانی بستری می شود. یازده سال بعد، به کارویل فرصتی داده می شود تا آزادی خود را به دست آورد...