"استفانو" توسط شهردار دهکده ای کوچک استخدام می شود تا نقاشی "سنت سباستین" را که توسط "بونو لگنانی" نقاشی دیوانه کشیده شده را از کلیسای محلی خارج کند.او متوجه می شود که "لگنانی" به نقاش درد مشهور است چون از اشخاصی که در آستانه مرگ قرار دارند نقاشی می کند و ...
باب متوجه می شود که تِری با یک زن فنلاندی زیبا به نام کریستینا است و تِلما احساس می کند این فرصت عالی برای تری است تا زندگی کند. گروه به تعطیلات کاروان می روند، اما اوضاع بدتر می شود...
روگرت ها در یک ماجراجویی مهیج درگیر شده اند و توسط تورنبریز مورد کمک قرار می گیرند. تورنبریز ها یک خانواده هستند که دور دنیا برای ساخت مستندهای طبیعت سفر می کنند و ...
زمانی که همسرش توسط رئیس مافیا به نام بنی کشته میشود ، زندگی اش از هم میپاشد . آدام که از حس انتقام لبریز شده است ، یک شیطان را احضار میکند که به او یک قدرت خارقالعاده دهد ، تا از این سفر خطرناک جان سالم به در ببرد ...
گروهی از دوستان و یک مسافر با خودرو سواری در یک جزیره توریستی گیر میافتند، جایی که توسط یک قاتل آدمخوار که در حال پرسه زدن در جزیره پس از کشتن ساکنان آن است، تحت تعقیب قرار میگیرند...
در روستای لهستانی که کازیوک (کریستوف مایچرزاک) و خانواده اش در آن زندگی می کنند، اتفاقات زیادی نمی افتد. اما همه چیز با ظاهر شدن یک غریبه زیبا (جوانا سینکیویچ) در شهر تغییر می کند...
تورا سان به خانه خانواده اش برمی گردد و می فهمد که برادر شوهرش نمی تواند به مسابقه ورزشی میتسوئو (برادرزاده تورا سان) برود. تورا سان داوطلب می شود تا جای او را بگیرد، اما با رئیس برادر شوهرش درگیر می شود و به جاده باز می گردد. او با زن جوانی در نیگاتا آشنا میشود که بیخبر از او، خواننده محبوب انکا است...