این داستان، ماجرای زندگی یک بازیگر زن را روایت میکند که پس از برملا شدن راز پنهان و تاریک شوهرش، زندگیاش به کلی دگرگون میشود و با چالشهای جدیدی روبرو میشود.
در این داستان، هنری هارت با یک طرفدار بسیار مشتاق روبرو میشود که به دستگاهی برای سفر به دنیایهای موازی دست پیدا میکند. هنری و دوستانش درگیر ماجراجویی خطرناکی میشوند و باید راهی برای بازگشت به دنیای خود پیدا کنند.
داستان کلاریسا شیلدز، بوکسور مشهور به "تی-رکس" اهل فلینت، میشیگان، داستانی است از تلاش و پشتکار برای رسیدن به یک هدف بزرگ. او با تمرینات سخت و ارادهای پولادین، توانست به افتخار بزرگی دست یابد و به عنوان اولین زن آمریکایی، مدال طلای المپیک را در رشته بوکس از آن خود کند.
رهبران هفت کشور دموکراتیک ثروتمند در حالی که در حال تهیه بیانیهای در مورد یک بحران جهانی هستند در جنگل گم میشوند و در تلاش برای یافتن راه خروج با خطر مواجه میشوند.
تام گرین، با طنزی شیرین، تجربیاتش از مهاجرت از هالیوود به یک سبک زندگی سادهتر در روستا را به اشتراک میگذارد. او همچنین دیدگاههای طنزآمیزی درباره چالشهای رسانههای اجتماعی مدرن و سایر موضوعات مرتبط ارائه میدهد.
بنویت برای فرار از مشکلات مالی، تصمیم میگیرد به والدین ثروتمندش دروغ بگوید و وانمود کند که قصد ازدواج دارد. اما برنامههای او زمانی به هم میریزد که نامزد ساختگیاش، سفر را کنسل میکند. در نهایت، بنویت مجبور میشود یک راننده اوبر را به عنوان نامزد جعلی خود به یک سفر خانوادگی ببرد.
براندون بکت، یک تکتیرانداز حرفهای، همراه با تیمش به کاستا وردا میرود تا از رهاسازی یک سلاح بسیار خطرناک توسط یک قاچاقچی سلاح جلوگیری کند. او در این مأموریت باید همزمان با رهبری تیم، یک تکتیرانداز تازه کار را آموزش دهد.
یک معلم ساده و بیادعا، با شرایط بسیار سختی روبرو میشود که او را مجبور میکند تا سلاح بردارد و علیه ظلم و ستم قیامی خونین را رهبری کند. به این ترتیب، او به یک رهبر غیرمنتظره تبدیل میشود.
آنتونی روبلز، کشتیگیر معلولی که با یک پا متولد شده است، با تلاش و پشتکار فراوان توانست به موفقیت بزرگی دست پیدا کند و در مسابقات ملی دانشگاهی مقام قهرمانی را کسب کند.
یک زن به نام کلارا با تهدید به مرگ روبرو میشود و مجبور است بین جان خود و همسرش یکی را انتخاب کند. این تهدید از سوی یک قاتل سریالی مطرح شده است. در همین حین، یک مرد به نام جولز در خط کمکرسانی به زنان تنها مشغول به کار است که تماس اضطراری کلارا زندگی او را وارد ماجرایی پیچیده میکند.
فرانک لازاروف پس از جان سالم به در بردن از یک سوء قصد، متوجه ربوده شدن همسرش میشود. او برای نجات همسرش وارد ماجرایی پیچیده میشود که او را به گذشتهاش مرتبط میکند.
ادیسه، پس از بیست سال دوری از خانه، به ایتاکا بازمیگردد و با مشکلات بزرگی روبهرو میشود. همسرش اسیر شده و پسرش در خطر است. او باید با استفاده از قدرت و هوش خود، خانوادهاش را نجات دهد و به پادشاهی خود بازگردد.