این فیلم به بررسی زندگی رابی ویلیامز از کودکی، عضویت در گروه تیک دت و موفقیتهایش به عنوان یک هنرمند انفرادی میپردازد. همچنین به چالشهای شهرت و موفقیت در زندگی او اشاره میکند.
نانا، زنی جوان، مهربان و زیبا، از یک کشتار جمعی خشونت آمیز ضد کمونیستی جان سالم به در می برد. پس از آن، او به عنوان همسر دوم یک مرد ثروتمند سوندانی زندگی مرفهی دارد، اما گذشته او همچنان در رویاهایش او را آزار می دهد.
والدن دین، یک خبرنگار بی ادعا در یک شهر کوچک جنوبی. وقتی متوجه می شود که در حال مرگ است، تصمیم می گیرد از جنایتکارانی که از تعقیب آنها فرار کرده اند انتقام بگیرد.
این فیلم درباره مردی است که میخواهد سگ گلدن رتریور 11 سالهاش را به خانه جدیدی واگذار کند. او و دوستش در یک سفر جادهای به وضعیت اسفناک نجاتها و پناهگاههای سگ و سختی واگذاری آنها پی میبرند. آنها همچنین با سگهای بیخانمانی مواجه میشوند که مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. این فیلم عشقی را که به سگهایمان داریم به تصویر میکشد و نشان میدهد که آنها خانواده ما هستند.
سگ پلیس و صاحبش در حین انجام وظیفه مجروح میشوند و طی یک عمل جراحی به هم متصل میشوند و "مرد سگی" متولد میشود. او وظیفه دارد از مردم محافظت کند و در عین حال، باید با نقشههای شیطانی پتی گربه مقابله کند.
مردی که شغلش خرید و فروش ملک است، بعد از اینکه دوست تبهکار قدیمی اش دوباره پیدا می شود و به او پیغام خطرناکی می دهد، مجبور می شود به زندگی خلافکاری خود برگردد. از طرفی، برادر خلافکارش هم او را تعقیب می کند و او باید با گذشته ی تاریک خود روبه رو شود.
موفاسا، تولهای یتیم، با شیر نجیبی به نام تاکا آشنا میشود. این دیدار، ماجرایی را برای گروهی از موجودات آغاز میکند که در جستجوی هویت و سرنوشت خود هستند.
یک مخبر جوان برای یک عملیات مخفی خطرناک فرستاده می شود. این نگاهی است بدون محدودیت به سربازان پیاده آسیب پذیر جنگ علیه مواد مخدر، جنایتکاران جوانی که تحت فشار قرار می گیرند تا برای پلیس کار کنند...
لیو چون هه، جوانی که دچار فلج مغزی است، با تلاش و پشتکار، هم به رویای مادربزرگش جامه عمل میپوشاند و هم معنای واقعی زندگی خود را مییابد. او با غلبه بر مشکلات جسمی و ذهنی، تحولی بزرگ را تجربه میکند و فصل جدیدی را در زندگیاش آغاز میکند.