داستان دربارهی جنگ بین دو قوم ساری و تراون است که به عنوان یک ورزش برای لذت خودشان، توسط خدایان ساری و دیگر خدایان، در سطح جهان برگزار میشود1. بازگشت شخصیت Xu Xang و نبرد او با دشمن داخلی خود، نمایش داده میشود...
روانشناسی به نام توبین ونس به دلیل بحرانهای داخلی، به انگلستان تبعید شده است. حالا او با کمک دستیار جدید خود الیزابت و شاگرد سابق خود جان ، برای برگزاری رویدادهای جدید، به طور مخفیانه در حال کار است...
پس از اعلام یک درمان پیشگامانه سرطان، پنج نفر از اعضای تیم تحقیقاتی توسط یک قاتل استخدام شده توسط داروخانه بزرگ هدف قرار می گیرند. هنگامی که دو محقق از حمله فرار می کنند، خیلی خود را برای جنایت و در لیست هدف قاتل می بینند...
7 سال پس از مرگ ترو، سیکس به آتلانتا بازگشته و به دنبال پاسخ و انتقام است. همه چیز در شهر به شدت تغییر کرده است، اما برخی چیزها همچنان ثابت مانده است. خیانت، مرگ و ویرانی هر جا که سیکس می رود دنبالش می کند...
پس از مرگ ریچل، جیمز و دارنل اختلافات خود را کنار گذاشتند و خیابان های سیراکوز را به هم ریختند. در جریان خونریزی، حقیقت در مورد حملات به جیمز و دارنل و اینکه چرا آنها توسط بیا و مستر کیس هدف قرار گرفتند، آشکار می شود...
مکانیک مبتلا به سرطان راز عجیبی دارد . او یک رابطه عاشقانه مادام العمر با یک عروسک داشته است. حالا پسرش، بازیگر تلویزیون باید به او کمک کند تا برای عروسک خانه جدیدی پیدا کند و ...
هنگامی که یک پسر روزنامه فروش در جنگل های محلی گم می شود، به دوستانش بستگی دارد که پاسخ را بیابند. به دنبال دنبالهای مرموز از سرنخها، آنها به قلب ناشناختهها میروند و چیزی بسیار عمیقتر را کشف میکنند...
زمانی که گوتی بالتیمور تجارت مواد مخدر را پشت سر گذاشت، زندگی او به سمت بهتر شدن تغییر می کند . وقتی او به شهر برمی گردد، همه چیز از کنترل خارج می شود...
وقتی مارلون اسکات، دانشجوی دانشگاه هاروارد، برای روز شکرگزاری به خانه میآید، هرج و مرج به وجود میآید و با پسرعموهای پردردسرش تیم و دانک که علف میکشند، برخورد میکند...
یک دختر پناهنده به نام جولی در روز تولد 18 سالگی خود، چیزی را کشف میکند که دارای چیزی نامگذاری نشده درون آن است. این کشف ناخواسته باعث میشود تا زندگی خانوادهاش به هم بریزد...
سوزومه، دختر 17 سالهای است که درون شهری آرام در کیوشو زندگی میکند، در حین سفر با مردی جوان مواجه میشود که به او میگوید: «من دنبال یه در میگردم». او را تعقیب میکند و در میان ویرانههای کوهستانی دری فرسوده پیدا میکند، انگار آن در تنها چیزی است که از تمام ویرانی ها به سلامت بیرون آمده است. انگار چیزی سوزومه را به سمت در میکشاند، در همین حین سوزومه خود را در حالی که به در رسیده است میبیند. خیلی زود درها یکی پس از دیگری در نقاط مختلف ژاپن شروع به باز شدن می کنند. بخاطر بلایایی که از آن سوی درها بر سر مردم روانه میشود، بایستی درها بسته میشدند. به نظر میرسید در آسمان مکانی که سوزومه واردش شده بود ستارگان، غروب خورشید و آسمان صبحگاهی تمام وقت با یکدیگر ترکیب شده بودند. به سبب این درهای مرموز، "سفر قفل کردن درها"ی سوزومه، آغاز میشود.
یک معدن طلا متروکه که در آن یک موجود ماورای طبیعی وجود دارد توسط یک شمن سرخپوست به وجود آمده است. این موجود افسانهای میتواند به صورت فیزیکی ظاهر شده و از هر کسی تقلید کند. نسلهای قدیمی خانوادهای به نام لوک این موجود را در معدن به دام انداختند ، اما از آن زمان به بعد، خانوادهشان تحت تأثیر این موجود قرار گرفته و دچار دیوانگی شدهاند...
داریوس و همسرش آماندا پس از مرگ مادر جداشده شان، به امید ترمیم رابطهی شکسته خورده شان در یک محل جدید، به فلوریدا نقل مکان میکنند. در حالی که داریوس در محل کار است، آماندا شروع به ساکن شدن در خانه مادربزرگشان میکند. اتفاقات ماورای طبیعی شروع به رخ دادن در خانه میکند و آماندا را به رمز و رازهای پنهان و ترسناک دربارهی مادر شوهرش، و ارتباط او با یک فرقهی مخفی به نام The Order of Ourobo می کشاند ...
با حضور اعضای گروه بلوند وایپر. یک نوازنده مبتلا به بیماری لاعلاج با یک مدیر گروه کر کلیسا دوستی پیدا می کند که به او کمک می کند گروهی برای ضبط آهنگ هایش پیدا کند و...