در طول دهه 1920، بن ریکی، یک نگهبان، زندانیان را در زندان فولسوم در کالیفرنیا مورد ظلم قرار می دهد. اما یک دستیار، مارک بنسون، که توسط هیئت مدیره زندان استخدام شده است، برای جلوگیری از بدرفتاری مبارزه می کند...
هایدی مجبور است با پدربزرگش در کوه های آلپ سوئیس زندگی کند، زیرا عمه او دیگر نمی تواند او را تامین کند. رابطه آنها به اشتباه شروع می شود اما در نهایت به هم نزدیک تر می شوند...
ماری، یک توسعه دهنده با استعداد املاک، با یک پیشنهاد کاری بزرگ به شهر خود بازمی گردد و در آنجا با مسائل خانوادگی، رقابت و عشق روبرو شده و معنای واقعی کریسمس را در قالب عشق، بخشش و اسب ها می یابد.
دو دختر جوان تصمیم میگیرند با یک حقه، دوست پسر سابق یکی از آنها را دوباره به دست آورند. اما او به دنبال رابطه جدی نیست. با اتفاقات پیشبینی نشدهای که در محل کارشان رخ میدهد، پسر متوجه میشود که یکی از دخترها همان کسی است که دنبالش میگردد. اما آیا او میتواند اشتباهات گذشته را جبران کند؟
یک سرباز درونگرا به نام جیمز دان که در حال اعدام است، توسط یک افسر نظامی مخفی برای عضویت در یک تیم عملیات مخفی استخدام میشود. اما بعد از اینکه توسط تیم و افسر خود به عنوان قاتل همسر رئیس جمهور متهم میشود، باید برای نجات جان خود و رسیدگی به عدالت تلاش کند....
کان یک فروشنده مواد مخدر در برلین است. او راهی برای تغییر وضعیت خود نمی بیند تا اینکه تأمین کننده او هاکان به او پیشنهاد کند که یک بار را اداره کند ...
یک مدیر تبلیغاتی اهل نیویورک به شهری کوچک در غرب کشور سفر می کند تا ارثیه ای را به دست بیاورد اما متوجه می شود باید یک گروه کر را تشکیل داده و آنها را به موفقیت برساند تا بتواند به ارثیه دست پیدا کند...
یک دانشجوی جوان پزشکی آسیب شناسی مشکوک است که روح یک جسد مرده در سردخانه بیمارستانی که در آن کار می کند، همه کسانی را که جسد را اداره می کنند یا هتک حرمت می کنند، می کشد...
دو دوست تصمیم میگیرند که تعطیلات خود را در جنوب فرانسه بگذرانند. آنها با رسیدن به یک ویلای متروک، بهزودی درگیر یک باند سارق جواهر و زنی زیبا میشوند.
بیل، دانشآموز دبیرستانی، شاهد بشقاب پرندهای در آسمان شهرش میشود. موجود فضایی خونآشام قصد تاریکی زمین و استعمار آن را دارد. بیل و تیمی از SETI برای نجات خورشید تلاش میکنند.